ولی گلمحمدی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
در سه سال گذشته، روابط دو کشور در حوزههای مختلف همکاری و رقابت روند مثبتی تجربه نمیکند. در حوزه اقتصادی، روابط تجاری دو کشور از ۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به ۵٫۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹، به ۳٫۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ و ۵٫۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ تنزل پیدا کرده است. در حالیکه رهبران دو کشور در اوج روابط تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۲ (۲۲ میلیارد دلار) رقم ۳۰ میلیارد دلار حجم روابط تجاری دوجانبه را هدفگذاری کرده بودند. سالانه بهطور متوسط ۲٫۳ میلیون گردشگر ایرانی به ترکیه سفر میکنند در حالیکه بهطور متوسط سالانه حدود ۳۵۰ هزار ترک از ایران دیدن میکنند.
حوزه انرژی یکی از مهمترین بخشهای روابط اقتصادی ایران و ترکیه است که آمارهای آن در سالهای گذشته روند نزولی طی میکند. ترکیه در حدود ۹۲ درصد از نیازهای نفت خام خود را وارد میکند که بالغ بر ۶۳۰ هزار بشکه در روز است. سابقاً ایران حدود ۴۰ درصد از نیازهای نفت خام ترکیه را تأمین میکرد که بعد از تحریمهای دولت ترامپ و اعمال سیاست «به صفر رساندن صادرات نفت ایران»، متوقف شد و این رقم به کمتر از ۷ درصد در سال ۲۰۲۰رسید. این کاهش با افزایش واردات نفت خام از روسیه و عراق، به ترتیب با ۲۱۲٫۱ و ۱۹۱٫۹ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۹ جایگزین شد. در حوزه گاز طبیعی، تلاش ترکیه برای تنوعسازی در واردات گاز طبیعی و همچنین افزایش سهم LNG در نیازهای انرژی این کشور، دورنمای تمدید قرارداد گازی با ایران در سال ۲۰۲۶ را با ابهاماتی مواجه ساخته است. سهم گاز وارداتی از طریق خطوط لوله معادل ۷۱٫۹۲ درصد و سهم LNG معادل ۲۸٫۰۸ درصد در نیمه نخست سال ۲۰۱۹ است. افزایش سهم واردات گاز از طریق LNG در سال ۲۰۲۰ حتی به ۵۰ درصد هم رسید. ایران با سهم ۱۸ درصدی سالانه حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر میکرد که این رقم در سالهای گذشته به میانگین حدود ۶٫۷ میلیارد متر مکعب تنزل پیدا کرده است. به توجه به کاهش چشمگیر وابستگی ترکیه به گاز وارداتی از ایران، اکنون تهران نگران مقدار و قیمت گاز صادراتی در تمدید قرارداد خود با آنکارا در سال ۲۰۲۶ است.
بهرغم منافع مشترک بالقوه امنیتی، بیاعتمادی متقابل و برخوردهای ژئوپلیتیکی بهویژه در تحولات مناطق پیرامونی دو کشور در حال نضج گرفتن است. ایران و ترکیه بر سر طیف متنوعی از مسائل ژئوپلیتیکی و امنیتی در منطقه از تحولات شمال سوریه و عراق گرفته تا مسئله کردی و قرهباغ اختلافات گستردهای دارند. اختلافات در سوریه از سال ۲۰۱۱ جزء کانونهای واگراکننده روابط ایران و ترکیه بوده است هرچند دوکشور تا سطحی از عملگرایی را در برخوردها و رقابتهای خود حفظ کردهاند. حتی اگر بحران سوریه در سالهای پیشرو مرتفع شود، تا آینده بلندمدت سوریه همچنان کانون تنش و رقابت بین ایران و ترکیه خواهد بود و مسائلی همچون مداخلات نظامی ترکیه در شمال سوریه، اختلافات بر سر کردهای سوریه، سدسازیهای ترکیه بر بستر رودخانه دجله و فرات از جمله زمینههای تداومدار اختلاف بین تهران و آنکارا در سوریه خواهد بود. از سوی دیگر، عراق در حال تبدیل شده به یک زمین بازی رقابت جدید بین تهران و آنکارا است.
هرچند دو قدرت غیرعربی تلاش میکنند قلمرو نفوذ و منافع متفاوتی از یکدیگر در مناطق پیرامونی بهویژه جهان عرب تعریف کنند تا کمترین اصطحکاک منافع و رقابت را داشته باشند، اما زمانی که جغرافیای رقابت و نفوذ به شامات و عراق می رسد، شاهد برخورد سخت و نرم منافع راهبردی دو کشور هستیم. ترکیه بعد از ترور سردار سلیمانی و اعتراضات مقطعی علیه نفوذ ایران در عراق به چنین ذهنیتی رسیده است که فضا برای عقبراندن و موازنه تهران در عراق مهیاست و زمینه مناسبی برای احیای نفوذ تاریخی ترکیه در این کشور فراهم شده است. در این میان، توافق همکاری سهجانبه آنکارا-اربیل-بغداد برای پاکسازی پ.ک.کدر ژانویه ۲۰۲۰ در سنجار بدون حضور ایران بیش از پیش نگرانیهای ایران را تشدید کرد.
جنگ دوم قرهباغ با تغییر موازنه ژئوپلیتیکی به نفع محور آذربایجان- ترکیه نشان از ظهور یک تهدید فوری در مرزهای فوری شمالی ایران دارد. اقدامات همهجانبه ترکیه ناظر بر حفظ برتری نظامی و سیاسی باکو در مناقشه و بهرهبرداری از ظرفیتهای راهبردی آذربایجان بهمنظور باز کردن جبهه جدیدی از موازنهگری در مقابل رقبای منطقهای خود از طریق کنشگری فعال دیپلماتیک و ایجاد پایگاه نظامی در خاک آذربایجان است. از نتایج تحولات نوین ژئواکونومیکی جنوب قفقاز بالا گرفتن رقابت بر سر «کریدورهای» تجاری و ترانزیت انرژی است. در غیاب ایران، ترکیه با برنامهای بلندمدت حتی در حال پیشیگرفتن از چین و روسیه در تامین مطلوب ترین مسیر ترانزیت میان شرق و غرب است. با تحقق کاهشی چشمگیر در بعد مسافت و زمان، اکنون مسیر ترانس کاسپین با محوریت ترکیه می تواند مقرون به صرفه ترین مسیر ترانزیت میان شرق و غرب لقب گیرد. این سناریو ایران را بیش از پیش در معادلات کریدورهای جنوب قفقاز به حاشیه میراند.
اکنون که یکسال به انتخابات سراسری ژوئن ۲۰۲۳ ترکیه باقی مانده است، روابط خارجی ترکیه بنابر بر الزامات پویاییهای سیاست داخلی این کشو در حال بازارایی اولویتهاست. سیاست خارجی ترکیه همواره نقش کلیدی در شکلدهی به پویاییهای سیاست داخلی بهویژه نتایج انتخابات سراسری این کشور داشته است. ابزارسازی از سیاست خارجی به عنوان ابزار کارآمد در کمپینهای انتخاباتی یکی از مشخصههای سیاستورزی رئیسجمهور اردوغان در جذب آرای شهروندان ترکیه است. در آستانه انتخابات ژوئن ۲۰۲۳، بحران اقتصادی، مسئله پناهجویان، و تروریسم کردی از مسائل کلیدی سیاست داخلی ترکیه است که بهنحوی دستورکارهای اصلی سیاست خارجی و اولویتهای روابط خارجی این کشور را در سال پیشرو تعیین میکند. در حوزه روابط خارجی، دغدغه دولت اردوغان این است که کدام کشورها در منطقه میتوانند به برونرفت از بحرانهای کنونی در سیاست داخلی ترکیه و انتخاب مجدد اردوغان کمک کنند. در این میان، ایران نه تنها در اولویت گزینههای روابط خارجی ترکیه نیست بلکه در سوریه و عراق بهطور اجتناب ناپذیری در تقابل با امیال امنیتی و اقتصادی ترکیه قرار میگیرد.
ارزیابیها از کمپینهای انتخاباتی نشان میدهد که مهمترین رقیب اردوغان در این انتخابات سرنوشتساز بحران اقتصادی ترکیه است نه نامزدهای احزاب اپوزیسیون. اقتصاد ترکیه با تورم ۷۳ درصدی، نرخ بیکاری دو رقمی، و بدهی خارجی ۴۴۸ میلیارد دلاری بحران شدیدی را تجریه میکند. تنها در یک سال گذشته لیر ترکیه حدود ۵۶ درصد از ارزش خود را در برابر دلار آمریکا از دست داده است. اگر اردوغان بهدنبال انتخاب مجدد است، باید به رایدهندگان ترک این اطمینان را بدهد که در آینده نزدیک شاخصهای اقتصادی این کشور را ترمیم میکند. اقتصاد ترکیه اکنون نیاز به سرمایهگذاری مستقیم خارجی و همچنین توسعه بازارهای صادراتی دارد. کشورهای عربی خلیج فارس بهویژه امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر در اولویت جذب سرمایه و توسعه روابط تجاری آنکارا قرار دارند. ازاینرو، در ماههای گذشته ترافیک دیدارهای دیپلماتیک دوجانبهای در روابط خارجی آنکارا با ریاض، ابوظبی و دوحه برقرار بوده است. ترکیه همچنین تلاش میکند با عادیسازی روابط خود با اسرائیل از یک سو حجم روابط تجاری و توافقات انرژی خود با تلآویو را توسعه دهد و از سوی دیگر هرگونه سیاست مخرب آمریکا در تضعیف اقتدار داخلی اردوغان را خنثی سازد.
شمال سوریه و عراق جغرافیای اصلی کنشگری امنیتی و ژئوپلیتکی ترکیه در آستانه انتخابات است که ارتباط معناداری با سیاست ترکیه در مسئله کردی و پناهجویان دارد. اردوغان با ابزارسازی از تروریسم کردی سعی در تحریک احساسات ناسیونالیستی، بسیج افکار عمومی و جذب آرای ملیگراهای ترک دارد. مداخلات نظامی ارتش ترکیه در شمال سوریه و عراق به بهانه مبارزه علیه تروریسم پ.ک.ک و همچنین عدم موافقت با پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو ریشه در همین سیاست «داخلیسازی تروریسم کردی» دارد. در چنین بستری، اقلیم خودمختار کردستان عراق به یک شریک راهبردی برای آنکارا تبدیل شده است. از ۱۷ آوریل ۲۰۲۲ ترکیه با استفاده از ظرفیتهای اطلاعاتی و عملیاتی اقلیم خودمختار کردستان طی حملات نظامی موسوم به قفل پنجه (Claw-Lock) مواضع پ.ک.ک در کوههای قندیل ( شمال استان دهوک) را مورد هدف گسترده قرار داده است. یکی از اهداف حملات ترکیه، عملیاتی کردن توافق اربیل و آنکارا برای احداث مسیر انتقال انرژی از کردستان عراق به ترکیه است که انتقادات بغداد را در پی داشته است. نزدیکی راهبردی اربیل به آنکارا و همچنین مداخلات نظامی گسترده ترکیه در شمال عراق نگرانیهای تهران را تشدید کرده است که میتواند ایران را از معادلات کردستان عراق به محاق برد و موانعی در دسترسی ایران به سوریه ایجاد کند. در چنین وضعیتی، احتمال درگیری نظامی بین ارتش ترکیه و نیروهای همپیمان عراقی ایران در شمال عراق بهویژه سنجار افزایش یافته است.
پیرو خبرهایی مبنی بر کاهش حضور نظامی روسیه در سوریه بهدلیل جنگ اکراین و جایگزینی آن با نیروهای نظامی ایران، ترکیه بلافاصله از تصمیم خود برای شروع عملیات نظامی قریبالوقوع در شمال سوریه (تل رفعت و منبج) خبر داد. ظاهرا ترکیه با این عملیات دو هدف عمده را دنبال میکند؛ ایجاد کریدور امنیتی از دجله تا ادلب به منظور دور کردن کردهای سوریه از مرزهای جنوبی غربی ترکیه و ایجاد منطقه امن به عمق ۳۰ کیلومتر برای اسکان ۱ میلیون پناهجوی سوری ساکن در ترکیه. فرصتی مغتنم برای مهندسی بافت جمعیتی در شمال سوریه که اکثریت کردنشین هستند. اردوغان با چنین اقدامی هم پاسخی به تهدید تروریسم کردی در شمال سوریه میدهد و هم گامی عملی در حل و فصل بحران پناهجویان سوری بر می دارد که در سالهای گذشته در نتیجه بحران اقتصادی احساسات ضد-پناهجویان در جامعه ترکیه بهشدت افزایش یافته است. اتخاذ این گامهای پرمخاطره با ارسال پیامی به شهروندان ترک در کارآمد بودن سیاستهای دولت حاکم بهمنظور مواجهه با مسئله کردی و بحران پناهجویان، شانس انتخاب مجدد اردوغان را بالا می برد، اما به تنش ناخواستهای در روابط تهران و آنکارا دامن میزند. در صورت شروع عملیات ترکیه در شمال سوریه، برخوردهای میدانی هرچند محدود بین ارتش ترکیه و نیروهای همپیمان ایران دور از انتظار نیست.
بهنظر میرسد که در آستانه انتخابات ۲۰۲۳ ترکیه، ایران در حال تبدیل شدن به بخش ناگزیری از رقابت و مناقشه در روابط خارجی ترکیه است. در مواجهه با مسائل کلیدی سیاست داخلی ترکیه که اردوغان به منظور بالا بردن شانش انتخاب مجدد خود از ابزارهای سیاست خارجی برای پاسخگویی با آنها بهرهبرداری میکند، ایران نه در اولویت همکاری بلکه در قلمرو تنش ناخواسته جای میگیرد. تهران باید نگران این باشد که ایران به بخشی از مسئله کمپین های انتخاباتی و زد و خوردهای سیاست داخلی ترکیه تبدیل نشود. مهم ترین آسیب راهبردی در روابط ایران و ترکیه این است که فرمولی برای همکاری در عین رقابت وجود ندارد. بخشی از این متأثر از شرایط سیستمیک نظام بینالملل به ویژه نقش آمریکاست و بخشی تحت تاثیر پویاییهای سیاست داخلی دو کشور. در غیاب هرگونه اتصالات راهبردی در روابط دو کشور، تشدید تنشها و عدم مدیریت اختلافات ژئوپلیتیکی میتواند پیامدهای پرمخاطرهای در روابط دو جانبه و مناطق پیرامونی داشته باشد.