موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) روز دوشنبه 21 آبان ماه 1397 نشستی تخصصی با عنوان «روابط ایران و قزاقستان و چشمانداز آن» با سخنرانی دکتر مجتبی دمیرچیلو، سفیر پیشین ایران در قزاقستان، با مدیریت دکتر محمود شوری و با حضور جمعی از کارشناسان منطقه و اساتید و دانشجویان برگزار کرد که در آن سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان به عوامل موثر در سیاست خارجی قزاقستان از جمله در رابطه با ایران پرداخت که در ادامه مباحث ایشان از نظر میگذرد.
ویژگیهای موثر بر سیاست خارجی قزاقستان
به گفته آقای دمیرچی لو قزاقستان ویژگیهای خاصی دارد که در سیاست خارجی این کشور بویژه در رابطه با ایران مشهود است. اینکه چرا روابط سیاسی و اقتصادی ما ارتقا پیدا نمیکند متاثر از عوامل متعددی است که بخشی از آنها ناشی از موقعیت جغرافیایی قزاقستان است. مهمترین ویژگی خاص این کشور این است که بزرگترین کشور محصور در خشکی جهان است که در شمال آسیای مرکزی واقع شده و با کشورهایی از جمله روسیه، چین، قرقیزستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان همسایه است و از طریق دریای خزر با ایران و آذربایجان همسایگی دارد. این کشور بین آسیا و اروپا واقع شده است. به عنوان مثال شهر آتیرائو شهری اروپایی – آسیایی است. به طوری که یک سمت پل واقع بر رودخانه اورال که از این شهر میگذرد تابلوی اروپا و سمت دیگر آن تابلوی آسیا نصب شده است. اهمیت ذکر این موضوع در این است که نتیجه این موقعیت جغرافیایی را در روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی قراقستان میبینیم. افزون بر این، قزاقستان کشوری است با مساحت 2.7 کیلومتر مربع وسعت و 18 میلیون نفر جمعیت. یعنی کشوری با مساحت زیاد و جمعیت کم.
همچنین این کشور از نظام سیاسی خاص که اتکای زیادی به شخص نظربایف دارد برخوردار است. نور سلطان نظربایف در 30 سال اخیر قدرت در قزاقستان را در دست داشته و شاکله قدرت حول محور وی و اطرافیان او شکل گرفته است. اگر بخواهیم ساختار قدرت را تعریف کنیم میتوانیم سه دایره متداخل را درنظر بگیریم که دایره مرکزی خود شخص نظربایف و البته خانواده وی است، در دایره دوم افرادی که در سلسله مراتب قزاقستان ذینفوذ هستند قرار میگیرند و دایره سوم عمدتا بوروکراتها هستند که میتوان گفت فرزندان افراد دایره دوم و افراد صاحب نفوذی هستند که بواسطه جایگاهشان این امکان را داشتند که در کشورهای اروپایی تحصیل کنند و زمام امور را در بخشهای اقتصادی و اداری به دست بگیرند. از این روست که در قزاقستان ساختار سیاسی خاص و بستهای حاکم است.
در تشریح وضعیت اقتصادی قزاقستان به اختصار باید گفت قزاقستان کشوری است مبتنی بر صادرات مواد خام (عمدتا نفت، مواد معدنی و غلات). سهم مواد خام در تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی قزاقستان و درآمدهای دولتی این کشور بسیار بالاست. در سال 2014 تولید ناخالص داخلی قزاقستان 180 میلیارد دلار بوده است. از 2014 با کاهش قیمت نفت، تولید ناخالص داخلی قزاقستان نیز کاهش میبابد و در سال 2016 به 120 میلیارد دلار میرسد. یعنی اقتصاد قزاقستان از سال 2014 با کاهش قیمت نفت کوچک میشود (قیمت نفت از جولای 2014 که در آن زمان 130 دلار بود، شروع به ریزش کرد).
در اینجا آمار مربوط به حجم تجارت خارجی قزاقستان در سالهای پیش و پس از 2014 ارائه شده است.
حجم تجارت خارجی قزاقستان در سال های 2011 تا 2017
سال |
حجم تجارت خارجی قزاقستان به میلیارد دلار |
2011 |
126 |
2012 |
136 |
2013 |
139 |
2014 |
119 |
2015 |
76 |
2016 |
55 |
2017 |
77 |
طبق دادههای این جدول، میبینیم حجم تجارت خارجی حدودا 140 میلیارد دلاری قزاقستان در سال 2013 در سال 2016 به 55 میلیار دلار میرسد. اما از سال 2017 مجددا روند صعودی پیدا میکند و به 77 میلیارد دلار افزایش مییابد.
در رابطه با وضعیت اجتماعی قزاقستان میتوان به شاخصهای مهمی اشاره کرد. از جمله تنوع قومیتی و فرهنگی و تاحدودی مذهبی قزاقستان. این تنوع در سیاستهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی قزاقستان عامل مهمی است که تاثیر بسزایی در سیاست خارجی این کشور دارد. از جمله این که بسیار میشنویم سیاست خارجی قزاقستان سیاستی موزون و چندبعدی و مبتنی بر ایجاد روابط با همه کشورها و همه قطبهاست. از جمله دلایل این خط مشیء، این است که چون این کشور از تکثر قومیتی برخوردار است تمایل دارد همین امر را در سیاست خارجی خود به نحوی برای ایجاد همگرایی به کار بگیرد.
در بررسی عامل جغرافیایی شایان ذکر است که قزاقستان 7000 کیلومتر مرز با روسیه و حدود 4000 کیلومتر مرز با چین دارد. چین و روسیه هر دو از قدرتهای مطرح هستند که در مجاورت قزاقستنان قرار گرفتهاند و همین امر از عوامل تاثیرگذار بر حیات سیاسی این کشور و بویژه روابط خارجی آن به شمار میآید. شهرهایی مثل ترکستان که مناطق تاریخی این کشور در آن واقع شده نشاندهنده تمایز بخش جنوبی این کشور با بخش شمالی آن از نظر تاریخی و جمعیتی است. قزاقستان از نظر ترانزیتی بین کارخانه تولید جهان یعنی چین و بازار مصرف جهان یعنی اروپا قرار گرفته و از این رو، قزاقستان با استفاده از این موقعیت و ایفای نقش ترانزیتی درصدد تقویت موقعیت اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی خود میباشد و به همین دلیل بحثهای ارتباط با ایران از جهت جنوب مطرح خواهد شد.
سیاستهای اصولی قزاقستان
در 27 سالی که از استقلال قزاقستان میگذرد یک سری سیاستهای اصولی از سوی حاکمان قزاقستان پیگیری شده است، از جمله حفظ ساختار قدرت سیاسی که بر این اساس شاهد ثبات در هیئت حاکمه و شاکله قدرت قزاقستان هستیم. علیرغم تغییرات مدیریتی که صورت گرفته، اما در واقع این تغییرات جابهجاییهایی مدیریتی است که در عمل، تعداد افرادی که حذف میشوند بسیار اندک هستند.
اصل بعدی، توسعه اقتصادی و انسجام ملی است. در این رابطه نکتهای که در رابطه با قزاقستان وجود دارد تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی است. به این معنا که برای توسعه سیاسی ابتدا توسعه اقتصادی این کشور حائز اولویت است.
در روابط خارجی نیز، اولویت این کشور در وهله نخست، همسایگان و در وهله بعدی مجموعه کشورهای شوروی سابق، کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) (کشورهایی از آمریکا، اروپا، شرق آسیا،....) و سپس کشورهای جهان اسلام هستند. لذا در بررسی روابط ایران با قزاقستان باید ببینیم ایران از نگاه قزاقستان در کدام گروه از این کشورها قرار میگیرد. از نگاه قزاقستان ایران جز همسایگان این کشور نبوده و صرفا در شمار کشورهای جهان اسلام قرار دارد.
از دیگر اصول مورد توجه قراقستان، ایفای نقش فعال در معادلات بینالمللی میباشد که آخرین مورد آن عضویت قزاقستان در شورای امنیت است. اگر در کنار عضویت در شورای امنیت، برگزاری اجلاس کنفرانس سران کشورهای اسلامی، اجلاس سران خزر و اجلاسهای سطوح بالا در حوزههای مختلف را هم در نظر بگیریم این موارد از جمله شاخصهای مهم برای ایفای نقش فعال محسوب میشوند.
چالشهای قزاقستان
قزاقستان با چالشهایی مواجه است که برخی از آنها عبارتند از:
* موضوع ثبات سیاسی آینده قزاقستان- یعنی بحث انتقال قدرت پس از نظربایف که بحث مهمی هم در داخل قزاقستان و هم خارج از قزاقستان به شمار میآید.
* ساختار حکومتی متمرکز
* توزیع ثروت- قزاقستان با توجه به جمعیت کمی که دارد حدود یک ونیم میلیون بشکه نفت در روز صادر میکند یعنی چیزی نزدیک به صادرات نفت ایران، ولی با جمعیتی در حدود یک پنجم جمعیت ایران. چگونگی توزیع این ثروت از چالشهای جاری و آتی قزاقستان به شمار میآید. در حال حاضر خصوصیسازی گسترده در قزاقستان مطرح است. شایان ذکر است که چگونگی توزیع ثروت، در تمایز شهرهای بزرگ و کوچک و امکانات خاص و ویزه شهرهای بزرگ نسبت به شهرهای کوچک نمایان است.
*
اقتصاد متکی بر صادرات مواد خام- طبق هدفگذاری قزاقستان برای سال 2025، این کشور باید در این سال دستکم 50 درصد صادرات خود را به صادرات غیرنفتی تبدیل نماید. بدین منظور برنامههای انتقال صادرات مبتنی بر صادرات نفت و مواد خام به اقتصاد دانشبنیان را طراحی کرده است. هدف دیگر قزاقستان این است که بتواند در سال 2050 جزء 30 کشور برتر دنیا از نظر اقتصادی و به عبارتی در شمار کشورهای توسعهیافته باشد.
*
چالش جمعیتی - یکی از پیامدهای جمعیت کم و مساحت زیاد پراکندکی نامتقارن جمعیتی و به عبارتی پراکندگی نامناسب جمعیت در این کشور است. به نحوی که تراکم جمعیت در جنوب و غرب قزاقستان در مقایسه با شرق و شمال این کشور بسیار کم است. در شرق قزاقستان، کشور چین با تراکم جمعیتی بسیار زیاد واقع شده و در شمال آن نیز کشور روسیه در مجاورت با مناطق خالی از سکنه و یا تمرکز جمعیتی اندک که عمدتا روس زبان هستند، قرار گرفته است. در این رابطه منابع غربی تکرار سناریوهای گرجستان و اوکراین را در این مناطق پیشبینی میکنند.
*
مهاجرت به شهرهای بزرگ- در رابطه با بحثهای جمعیتی میتوان بهموج مهاجرت در قزاقستان هم اشاره کرد. یک نوع آن مهاجرت خارجی است. اینمهاجرت از قزاقستان و عمدتا به جانب روسیه صورت میگیرد. نوع بعدی موج مهاجرت در داخل این کشور از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ است. تعداد روستاهایی که طی 10 سال گذشته خالی از سکنه شده نسبتا چشمگیر است و به عنوان یک چالش برای دولت قزاقستان به حساب میآید.
* امکان تداوم سیاست متوازن قزاقستان در آینده - در این رابطه چگونگی مدیریت رقابت قدرتهای بزرگ در این کشور مطرح میشود.
* تکثر فرهنگی و تنوع قومی نیز از دیگر چالشهای این کشور به شمار میآیند.
* افراطیگری – افراطیگری نیز از جمله چالشهای قزاقستان است. طبق آمار منتشرشده بین 400 تا 700 نفر از اتباع قزاقستان در سوریه به صفوف افراطیون پیوستند. شایان ذکر است که 400 نفر مذکور، بر اساس آمار رسمی کمیته امنیت دولتی قزاقستان است در این رابطه، هم ظرفیتهای داخلی وجود دارد و هم ارتباطات موجود بین آسیای مرکزی و افغانستان، روسیه و همچنین چین با قزاقستان، امکان بروز بحثهای مرتبط با تهدید از جانب افراطگرایی در این کشور را برجسته مینماید.
روابط دوجانبه ایران و قزاقستان
در خصوص روابط ایران و قزاقستان باید گفت نیازهایی که دو طرف برای برقراری روابط احساس میکنند و همینطور مسائل منطقهای و بینالمللی که در روابط دو کشور از سوی دو طرف مطرح میشود مورد توجه قرار میگیرد. این نیازها میتواند شامل نیازهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی و یا دیگر موضوعات باشد. لذا باید نوع نگاه قزاقستان به ایران و نوع نگاه ایران به قزاقستان را مد نظر قرار دهیم.
نگاه قراقستان به ایران
از نظر قزاقستان ایران بازیگر منطقهای مستقلی به حساب میآید و از آنجایی که قزاقستان درصدد ایجاد توازن بین قدرتهای بزرگ است، وزن سیاست خارجی مستقل ایران برای قزاقستان اهمیت پیدا میکند و از این لحاظ، قزاقستان علاقمند به توسعه روابط با ایران است. هرچند سقف یا سطح این ارتباط به دیگر عوامل منطقهای و بینالمللی بستگی دارد. قزاقستان متاثر از عوامل منطقهای و بینالمللی به دنبال روابط دوجانبهی کنترلشده با ایران است. همچنین به همكاري محدود منطقهاي و بينالمللي با ایران تمایل دارد. این کشور در عین حال، سعی دارد بتواند بواسطه ارتباط با ایران جایگاه منطقهای خود را ارتقا بخشد، لذا در عرصه هستهای ورود پیدا کرده و برای خود ظرفیت ایجاد میکند و یا هم اکنون که عضو شورای امنیت است با ورود به مسائل مربوط به ایران درصدد افزایش جایگاه خود میباشد. علاوه بر این، برگزاری نشستهایی مثل آلماتی، روند آستانه و اجلاس پارلمانهای منطقه خزر که در حال برگزاری است، نمونههایی از اجلاسهای مرتبط با ایران است که قزاقستان در آنها به ایفای نقش میپردازد.
نگاه ایران به قزاقستان
ایران قزاقستان را کشوری همسایه تلقی میکند. چراکه معتقد است قزاقستان از طریق دریای خزر همسایه ایران محسوب میشود. وقتی میگوییم ایران 15 همسایه دارد، 2 مورد از این 15 همسایه، همسایگان ما از طریق دریای خزر یعنی قزاقستان و روسیه هستند.
اافزون بر این، قزاقستان کشوری اسلامی است و در میان کشورهای اسلامی، از کشورهای تاثیرگذار غیرعرب محسوب میشود. لذا وزنی که در میان این کشورها دارد قابل توجه است. همچنین در بحث اقتصادی ظرفیت این کشور در روابط دوجانبه و چندجانبه به خصوص حوزه نفت در مواقعی که همسویی و ناهمسوییهای با اوپک دارد، حائز اهمیت است. در حوزه سیاسی نیز حضور این کشور در مسائل مربوط به سوریه مهم است. همینطور در بحث فرهنگی ایران نگاه ویژهای به قزاقستان دارد. گرچه این نگاه شاید با دیگر کشورهای آسیای مرکزی واقع در حوزه تمدنی ایران، قابل مقایسه نباشد. از منظر تاریخی، ایرانیان و قزاقها در طول تاریخ به طرق مختلف با هم در تعامل بودهاند. از دادوستد و مبادلات فرهنگی دو کشور گرفته تا جنگ تاریخی که میان آنها روی داد، به طوری که کوروش در قزاقستان کنونی در جنگ با اقوام ساکن در این منطقه کشته شد. با این حال، در طول تاریخ، این تعاملات با افزایش و یا کاهش قدرت مرکزی ایران متفاوت بوده است. اوج این تعاملات در دوره روسیه تزاری مصادف یا قرن هجدهم و نوزدهم میباشد. در دوره شوروی روابط ایرانیها و قزاقها در چارچوب ایران و شوروی تعریف میشود. بعد از استقلال است که شاهد تعریف جدیدی از روابط دو کشور هستیم. علاوه بر روابط دوجانبه، در مورد مسائل منطقهای، ترانزیت، مسائل امنیتی و دیگر موضوعات از قبیل تجارت (امضای توافق با اتحادیه اقتصادی اوراسیا در خرداد سال جاری) و همین طور در سطح بینالمللی دارای روابط خوبی با قزاقستان هستیم. در عرصه بینالمللی میتوان گفت ایران و قزاقستان با هم همسوییهایی دارند. اما، در سطح روابط دوجانبه، به طور خاص میتوان به روابط مردمی دو کشور یعنی ایرانیهای مقیم قزاقستان و قزاقهای مقیم ایران اشاره کرد.
در مجموع میتوان گفت در 27 سال گذشته روابط بین ایران و قزاقستان روابط متوازن و بدون تنشی بوده و فراز و فرود چندانی نداشته و این امر، مهترین شاخص روابط دو کشور بوده است. شاخص بعدی این است که روابط اقتصادی بر دیگر روابط برتری داشته است. روابط اقتصادی ما که به دو بخش هسته تجارت و سرمایهگذاری و صدور خدمات فنی مهندسی تقسیم میشود، در این 27 سال چه زمانی که روابط سیاسی ما در اوج خود بوده، مثل 5 سال گذشته که 6 سفر در سطح روسای جمهور صورت گرفته - که در طول تاریخ روابط دو کشور بیسابقه است- و چه در دورانی که این دیدارهای دیپلماتیک در سطوح عالی با وقفه 7-8 ساله روبرو بودهاند، روابط اقتصادی چندان دست نخورده است. این امر نشان میدهد که نوع نگاه به روابط اقتصادی در روابط دوجانبه از جایگاه خاصی برخوردار است. در مجموع روابط دو کشور پایینتر از حد انتظار است. با این حال، در 27 سال گذشته زیرساختهای ایجاد روابط فراهم شده است. که از جمله آنها میتوان به اتصال شبکههای راه آهن، اتصال خطوط کشتیرانی، اتصال خطوط جادهای دو کشور و زیرساختهای حقوقی یعنی امضای اسناد پایه که برای برقراری روابط بویژه اقتصادی مورد نیاز است، اشاره کرد.
همچنین، میتوان گفت روابط ایران و قزاقستان متاثر از چالشهایی است که بخشی از آنها ناشی از شرایط داخلی ایران و برخی ناشی از شرایط داخلی قزاقستان و بخشی دیگر هم متاثر از شرایط منطقهای و بینالمللی است که عوامل بازدارنده روابط دو کشور محسوب میشوند. در این خصوص، علاوه بر شرایط اقتصادی داخلی ایران، ساختار سیاسی و اقتصادی متمرکز قزاقستان، بوروکراسی خاص این کشو، انحصاری که در قزاقستان بویژه در بخشهای اقتصادی وجود دارد، کاهش رشد اقتصادی قزاقستان طی 3-4 سال گذشته و کاهش رشد اقتصادی و بیثباتی اقتصادی ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت و رکود اقتصادی روسیه، کاهش ارزش یوان به عنوان شرکای اصلی اقتصاد قزاقستان از جمله عوامل بازدارنده برای گسترش روابط دو کشور در سطح ملی محسوب میشوند. در سطح منطقهای و بینالمللی نیز میتوان به تاثیر منفی تحریمها علیه ایران بر روابط دوجانبه ایران و قزاقستان و تلاشی که برای انزوای ایران در جهان از جمله در منطقه صورت میگیرد و همچنین به تلاشهایی که رقبای ما بویژه در بخش اقتصادی دارند، اشاره کرد. بخصوص در مورد روابط تجاری ایران و قزاقستان ما با رقیب قدرتمندی مثل چین مواجه هستیم. چین با کشور قزاقستان همسایه است و قطعا صدور کالا به قزاقستان برای جمهوری اسلامی ایران این کشور بسیار راحتتر و ارازنتر میباشد. ضمنا تحولات خاورمیانه (سوریه، عراق، یمن، و....) و تاثیر افزایش زمینههای تعارض منافع ج با برخی کشورها در روابط دو کشور موثر بوده است. عوامل پیشبرندهای هم وجود دارد که در بحث اقتضائات ملی ذکر میشود. از جمله نیاز قزاقستان به ایران برای دسترسی به بازارهای پیرامونی، آفریقا و شمال خاورمیانه برای صارات غلات و مواد خام.
حجم روابط اقتصادی ایران و قزاقستان
براساس امار گمرک ایران، حجم تجارت خارجی ایران و قزاقستان در سال 1392 – 210 میلیون دلار، صادرات ایران 85 میلیون دلار و صادرات قزاقستان 125 میلیون دلار و در سال 1393 تقریبا 205 میلیون دلار ، صادرات ایران 176 میلیون دلار و صادرات قزاقستان 29 میلیون دلار بوده است؛ اما در سال 1394 تحت تاثیر کاهش قیمت نفت، حجم تجارت دو کشور دچار افت زیادی شد و به 136 میلیون دلار میرسد که 87 میلیون دلار سهم صادرات ایران و مابقی صادرات قزاقستان است. در سال 1395 حجم تجارت خارجی مجموعا 174 میلیون دلار و سال 1396 این شاخص 168 میلیون دلار بوده است.
همچنین شایان ذکر است که موضوع ترانزیت نیز یکی از عوامل اصلی موثر در روابط ایران با قزاقستان است. قزاقستان به عنوان کشوری که نیاز به دسترسی به بازارهای جهانی و آبهای آزاد دارد به مسیر ایران به عنوان یکی از مسیرهای مهم مینگرد. مهمترین مسیر ترانزیتی قابل ذکر، کریدور ریلی ایران، ترکمنستان و قزاقستان یا مسیر راه آهن گرمسار- گرگان - اینچه برون میباشد که با برخی موانع مواجه است. از جمله اینکه در سمت ایران برخی موانع فنی از جمله ضرورت برقیشدن راه آهن و تعمیر برخی تونلها قابل ذکرند. همچنین یکسانسازی تعرفهها هم ضروری است.
چشمانداز آتی روابط
با توجه به شرایط پیش آمده، از جمله احیای تحریمها از سوی امریکا، امنیتی شدن منطقه، مسائل موجود در افغانستان و آسیای مرکزی بر اساس یک سناریوی بدبینانه، روابط ایران و قزاقستان در آینده بدتر خواهد شد. اما سناریوی خوشبینانه به دنبال ترسیم چهرهای از روابط بالاتر از سطح کنونی است. سناریوی واقعگرایانهای هم وجود دارد که بر اساس وضعیت موجود با اندکی فراز و نشیب تداوم مییابد. به هر حال، هیچ یک از این سه سناریو نمیتواند مطلوب ایران باشد. سناریویی که ما باید آن را ترسیم نماییم، با توجه به ظرفیتهای موجود و اهدافی که در منطقه داریم و اولویتهای سیاست خارجی ایران در منطقه، لزوما در این سه سناریو نمیگنجد.
تهیه و تنظیم گزارش: رقیه کرامتی نیا، دانش آموخته مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران