مقدمه
ارمنیها و ایرانیها بهعنوان همسایگانی دیرین، تاریخ هزارسالهای از مناسبات و روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را پشت سر نهادهاند. مرز ارمنستان و ایران نیز یکی از کهنترین مرزهایی است که بین دو کشور شکل گرفته است. از دورۀ بهرسمیتشناختهشدن جمهوری ارمنستان از طرف کشور جمهوری اسلامی ایران در 25 دسامبر 1991 و برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور در 9 فوریه 1992، بیش از 80 سند دوجانبه بین دو کشور به امضا رسیده است و روابط سیاسی ارمنستان و ایران، بهتدریج در یک خط سیر صعودی و مبتنی بر گفتوگوی فعال و همکاری نزدیک در حوزههای مختلف در حال توسعه است. این امر بیانگر سطح بالای اعتماد بین دو دولت همسایهای است که یکی از آنها بهطور سنتی معرف جهان مسیحی و دیگری معرف جهان اسلام است.
در نگاه نخست چنین سطحی از روابط که به سمت اتحاد واقعی تمایل دارد ممکن است کمی عجیب یا متناقض به نظر برسد، بین کشوری که تکیهگاه اسلام شیعی است با نخستین کشوری که در سطح دولتی دین مسیحیت را در پیش گرفته است، بدون درنظرگرفتن منافع داخلی، اقتصادی و ژئوپولتیکی دو کشور ممکن است کمی عجیب یا متناقض به نظر برسد. برای ارمنستان، این سطح از روابط، به لحاظ ساخت نظامی پیچیده و چندبخشی برای امنیت خود بسیار حائز اهمیت است، به این دلیل که مکانیزمهای موفقی را از جمله برای غلبه بر محاصرۀ خصمانۀ جمهوری آذربایجان و ترکیه فراهم میسازد، همچنین روابط ارمنستان با ایران بهعنوان یک مکمل مهم در روابط راهبردی با فدراسیون روسیه، و تا حدی بهعنوان جایگزینی (آلترناتیوی) برای آن محسوب میشود. به لحاظ اقتصادی همکاری با ایران، دسترسی به منابع هیدروکربنی را برای ارمنستان فراهم کرده و عرضۀ گاز طبیعی به ارمنستان را هم متنوع میکند، و در نهایت اینکه، ارمنستان را با قرارگرفتن در محور کریدور خلیج فارسدریای سیاه بهعنوان کوتاهترین مسیر استراتژیکی برای دسترسی اروپا به بازارهای آسیا و بالعکس، به بازیگری مهم تبدیل میکند.
از نظر تهران، اتحاد با ایروان به لحاظ غلبه بر انزوای بینالمللی و همچنین خنثیکردن سیاست اهریمنسازی نظام اسلامی حاکم در ایران که به شکل «باورنکردنی» همکاری نزدیکی با این کشور باستانی مسیحی (ارمنستان) دارد، نسبتاً کارساز و مؤثر است. علاوه بر این، تقویت مواضع ارمنستان در منطقه، با توجه به منطق رقابت منطقهای تهرانآنکارا، و همچنین بهعلت وجود پارهای از مسائل حلنشدۀ ایران با جمهوری آذربایجان با منافع ایران در منطقۀ مرتبط است، از مسائل مربوط به وضعیت دریای خزر گرفته تا الحاقگرایی کذایی آذربایجان که با ایدۀ بهاصطلاح آذربایجان جنوبی مرتبط است و از سوی برخی از محافل نخبگان سیاست ترکیه و برخی کشورهای دیگر حمایت میشود.
علاوه بر اینکه ارمنستان و ایران تقریباً در همۀ حوزههای همکاری چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی، سعی دارند منافع متقابل یکدیگر را در نظر بگیرند و در اقداماتی که علیه هر یک از طرفین است، شرکت نکنند، پیوسته در تلاش هستند تا حد امکان روابط دوجانبه را در تمامی زمینههای ممکن تقویت کنند و توسعه دهند. البته خطرات و تهدیدهای بالقوهای بهصورت عینی و ذهنی وجود دارد که در صورت سوءمدیریت، ممکن است بهطورکلی بر برنامۀ کاریِ شراکت دوستانۀ مناسبات دو کشور تأثیر منفی بگذارد. در این مقاله ماحصل مخاطرات اصلی مشخص و بهصورت انتقادی تجزیه و تحلیل خواهند شد.
مخاطرات بالقوه
مخاطرات بالقوهای که بهطور کلی در فضای منطقه و بهطور خاص در مناسبات مابین ارمنستان و ایران، اثرات احتمالی مستقیم یا غیرمستقیم بیثباتکنندهای دارند. این مخاطرات به واسطۀ وجود برخی عوامل عینی در قفقاز جنوبی و خاورمیانه شکل میگیرند، از قبیل مناقشات قومی و سرزمینی با ریشههای عمیق تاریخی مانند مناقشۀ آرتساخ (قرهباغ کوهستانی) در مرز با ایران، یا مسئلۀ کردها در ترکیه. همچنین این مخاطرات بالقوه به واسطۀ مداخلۀ مغرضانۀ بازیگران ثالث منطقهای و غیرمنطقهای در انواع گوناگون فرایندها نیز ایجاد میشوند. از جمله این مخاطرات بالقوه عبارتاند از: تلاشهایی که از جانب محافل سیاسی و اجتماعی جمهوری آذربایجان با هدف جذب مستقیم ایرانیان ترکزبان استانهای شمال غربی ایران در اقدامات ضدارمنی صورت میگیرد، اعمال تحریم و تهدید احتمالی علیه ایران از جانب قدرتهای غربی، حضور ملموس ترکیه و اسرائیل در جمهوری آذربایجان یا حضور روسیه در ارمنستان. درمجموع، دربارۀ مخاطرات عمدۀ احتمالی که ظرفیت تأثیرگذاری مستقیم بر مناسبات ارمنستان و ایران را دارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. مسئلۀ حلنشدۀ آرتساخ (قرهباغ کوهستانی) که ظرفیت بسیاری برای انتقال به مرحلۀ پرالتهاب و درگیری مسلحانه در نزدیکی بلاواسطه با مرز ایران است، بهعلاوه خطر ناشی از تلاشهایی که از جانب باکو برای مداخلۀ ایرانیان ترکزبان در این مناقشه صورت میگیرد؛
2. وجود روابطی خاص میان ایروان و مسکو و حضور ملموس سیاسی و اقتصادی روسیه در ارمنستان، با خطر احتمالی این که ایروان، بهویژه در حوزۀ انرژی، روابط خود را با تهران پیوسته با «ملاحظه» به موضعگیری مسکو تنظیم کند، و این امر نگرانیهایی را برای ایران به دنبال دارد که ارمنستان را بهعنوان یکی از راههای اصلی ترانزیت منابع انرژی خود به مقصد دریای سیاه در نظر میگیرد؛
3. احتمال ازسرگیری یا تشدید تحریمهای غرب، و همچنین احتمال تهدید نظامی از جانب امریکا و متحدان آن علیه ایران وجود دارد که این موضوع بهشدت، امکان همکاری ارمنستان و ایران را محدود میکند، همچنین میتواند به بستهشدن واقعی درهای جنوبی ارمنستان و باقیماندن فقط یک راه برای دسترسی به جهان خارج منجر شود، یعنی مسیر گرجستان.
مشکل آرتساخ (قرهباغ کوهستانی)
حل مسالمتآمیز مناقشۀ آرتساخ (قرهباغ کوهستانی) و بهرسمیتشناختن بینالمللی حق تعیین سرنوشت مردم این منطقه که تاکنون در عمل تحت کنترل ارامنه قرار داشته است، همچنان بهعنوان اولویت اصلی سیاست خارجی ارمنستان باقی مانده است. از سوی نخبگان سیاسی محافل اجتماعی ارمنستان، حلوفصل منصفانۀ مسئلۀ آرتساخ، بهعنوان عنصر مهمی برای تأمین امنیت ارمنیان ساکن در جمهوری بهرسمیت شناختهنشدۀ آرتساخ تلقی میشود، همچنین بهعنوان سنگ بنای بقا و توسعۀ ارمنستان بهعنوان یک دولت مستقل در منطقه نیز در نظر گرفته میشود. ایروان همواره حضور نیروهای مسلح خود را در منطقۀ مورد مناقشۀ قرهباغ تکذیب کرده و آرتساخ هیچگاه بهطور رسمی به جمهوری ارمنستان ملحق نشده است، اما مرز کنونی ارمنستان و ایران بهصورت دوفاکتو از مغری تا حوالی هورادیز گسترش یافته است و ایران تنها کشوری است که با ارمنستان، جمهوری آذربایجان و آرتساخ (قره باغ) هممرز است.
با توجه به این شرایط، ازسرگیری عملیات نظامی اصلاً به نفع طرف ایرانی نیست، چراکه هرگونه اقدام برهمزنندۀ ثبات میتواند به خطراتی منجر شود که میتواند وضعیت موجود در مجموع به نفع ایران را تغییر دهد، همچنین دخالت احتمالی برخی از جوانان ایرانی ترکزبانی را هم در پی داشته باشد که در سالهای اخیر، تحت تأثیر تبلیغات مداوم رسانههای باکو قرار گرفتهاند که همین امر ممکن است بهطور جدی به پیچیدگی روابط ایران و ارمنستان منجر شود. همچنین در صورتی که در دور بعدی عملیات جنگی احتمالی، نیروهای نظامی ارمنستان در ضدحمله در عمق خاک جمهوری آذربایجان پیشروی کنند، افزایش احتمالی سیل پناهندگان آذربایجانی به خاک ایران میتواند خطر مهمی برای ایران به حساب آید.
عامل فدراسیون روسیه
روابط متقابل و اتحادآمیز ایروان و مسکو بدون استثنا در تمامی جهات در حال توسعه است و سهم قابل ملاحظهای از نیازهای امنیتی ارمنستان را بهویژه در بعد نظامی تأمین میکند. برای طرف روسی نیز روابط با ارمنستان، امکان حضور گستردۀ این کشور در قفقاز جنوبی را فراهم میسازد، همچنین به منزلۀ مسیری به سمت منطقۀ خاورمیانه است که اهمیت حیاتی آن برای منافع روسیه به همان میزان اهمیت دارد. حضور پایگاههای نظامی روسیه در قلمرو ارمنستان، ضمن آزادسازی حجم چشمگیری از منابع ارمنی برای تمرکز در جانب پرخطر شرقی، تهدید نظامی از جانب ترکیه را در سمت غربی خنثی میکند. حضور مرزبانان روسی در بخش مرزی ایرانارمنستان در منطقۀ مغری نیز تا حدی به این واحد مرزبانی وضعیت مرزی ایرانیروسی داده است.
طرف ایرانی در اصل، اهمیت عینی حضور روسیه در ارمنستان را با حسننظر تلقی میکند، اما با توجه به مناسبات تاریخی نسبتاً دشوار با روسیه، در برخی موارد از این بابت نگرانیهای خاصی را هم ابراز کرده است. دراینباره نخستین نگرانی ایران، احتمال استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه در منطقۀ مورد مناقشۀ آرتساخ (قرهباغ) است.
علاوهبراین خاک ارمنستان برای تحقق طرحهای بلندمدت تهران پیرامون نقل و انتقال منابع نفتی و گازی ایران به بازارهای اروپا، بهعنوان یکی از کوتاهترین و امنترین مسیرهای ترانزیتی محسوب میشود؛ به ویژه اینکه، حضور ملموس روسیه در بخش گاز ارمنستان میتواند درپیشگرفتن تصمیمات مستقل و بدون توجه به منافع مسکو از جانب ایروان را، بهطور جدی تحت تأثیر قرار دهد، و از اینرو میتواند موجب نگرانی طرف ایرانی شود و به بروز خطر احتمالی سردی روابط در زمینۀ همکاریهای دوجانبه و درازمدت در حوزۀ انرژی منجر شود.
عامل غرب (اتحادیۀ اروپا و امریکا)
دورۀ طولانی تحریمهای غرب علیه ایران، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979، آغاز شد و مرحلۀ جدید آن نیز در سال 2002 بهدلیل بدترشدن روابط ایران با کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا و امریکا به بهانۀ برنامۀ هستهای ایران آغاز شد. اگر تا قبل از این محدودیتهایی بهطور یکجانبه از ناحیۀ ایالات متحدۀ امریکا و برخی دولتهای اروپایی بهصورت موقت یا دائمی علیه ایران وضع میشد، پس از ارجاع پروندۀ هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، این تحریمها ماهیت سختتر و همهجانبهتری به خود گرفت. سیل تحریمهایی که غرب بهطور دستهجمعی، بهویژه در سالهای 2012-2006 دربارۀ برنامۀ هستهای ایران علیه این کشور اعمال کرد، هم مانعی در تحقق حقوق مشروع ملت ایران در استفاده از انرژی هستهای صلحآمیز بود، هم بیانگر بلندپروازیهای ژئوپولیتیکی کشورهای غربی و بهویژه امریکا و نیز مواضع سازشناپذیر دولت محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران، که مایل به حلوفصل این اختلافات از طریق مذاکره نبود. اعمال این تحریمهای اقتصادی گسترده، به تشدید مشکلات اقتصادی در ایران انجامید، همچنین فشارهای زیاد غرب بر کشورهای دوست ایران، از جمله ارمنستان، بر امکان تحقق ظرفیت هماهنگی سیاسی، و اقتصادی دو کشور تأثیر منفی برجای نهاد.
در جریان مذاکرات ایران و 1+5 در 24 نوامبر 2013 در ژنو، برنامۀ اقدام مشترک (موسوم به توافق مقدماتی ژنو) به امضا رسید و به موجب آن، علاوه بر ممانعت از اعمال تحریمهای بیشتر از جانب غرب، روند معکوسی در جهت کاهش تدریجی و حذف یک سری از تحریمهای ضدایرانی آغاز شد؛ باوجوداین هنوز همۀ خطرات مرتبط با تجدید رژیم تحریمها، به صفر نرسیده است. لذا این امر با توجه به تجربۀ منفی که از فشار بر ایروان در دورۀ بحران شدید روابط ایران و غرب وجود دارد، میتواند بر دستور کار سیاسی و بهویژه اقتصادی مابین ارمنستان و ایران تأثیر بگذارد.
بهرغم کاهش قابل توجه از سطح التهاب در روابط متقابل کنونی ایران و غرب، هنوز هم احتمال تهدید نظامی از سوی ایالات متحدۀ امریکا و متحدان آن میتواند بهعنوان یک خطر مشخص برای مناسبات ارمنستان و ایران تلقی شود. سیر منفی سناریوی احتمالیِ عملیات نظامی علیه ایران که بهطور مستقیم با ارمنستان هممرز است، میتواند به کاهش شدید همکاری دو کشور، عقیمماندن پروژههای اقتصادی، محدودیت شدید ظرفیتهای مواصلاتی و بستهشدن عملی مسیر جنوبی برای ایروان، تهدیدهای ناشی از هجوم شمار زیادی از آوارگان ایرانی، خارجشدن از رکود و التهاب مجدد مناقشۀ آرتساخ (قرهباغ) و تشدید اقدامات تروریستی منجر شود.
نتیجهگیری
در مجموع میتوان تصدیق کرد که پارهای از مخاطرات بر روابط دوجانبۀ ارمنستان و ایران بهطور بالقوه اثر منفی میگذارند، اما اصولاً هر دو طرف در ارتباط با یکدیگر با توجه به طیف کاملی از ظرفیتهای موجود، دستور کار نسبتاً چشمگیر و بهطورکلی مثبتی را بهمنظور تقویت روابط و تعمیق همکاری در دست اجرا دارند. با این همه، تشخیص و تشریح همۀ مخاطرات احتمالی مزبور نهتنها جنبۀ نظری دارد، بلکه میتواند در عمل مساعدتی چشمگیر برای مدیریت و رفع آنها فراهم کند.
نویسنده: وارطان وسکانیان، رئیس کرسی ایرانشناسی دانشگاه دولتی ایروان، ارمنستان
این مقاله، پیش تر در مجموعه مقالات «ایران و جمهوری های قفقاز جنوبی» به اهتمام و ویراستاری علمی ولی کوزه گر کالجی در پاییز 1396 منتشر شده است. جهت خرید کتاب، در ساعات اداری با موسسه ایراس تماس حاصل فرمایید.
«یادداشت ها و منابع این مقاله نزد موسسه ایراس محفوظ است»