ایراس: منابع محدود آب آسياي مركزي تحت فشار شديد هستند. اين فشارها صرفاً از رقابتهاي در حال رشد بين بخشها و بين دولتها ناشي نميشود، بلكه به خسارت هاي جدي وارد شده به اكو سيستمهاي آبي نيز مربوط ميشود. كمبودها و رقابتهاي فزاينده مربوط به منابع آبي فشار بالايي را بر كشاورزي وارد ميكند و عليرغم تلاشهاي ملي و بين المللي، مديريت منابع آب در حوضة رودخانة سيردريا همچنان با پيچيدگيها و دشواري هايي روبروست. با اين حال، تلاشهاي اخير به شناسايي و انتخاب روشهايي نو براي حفاظت از منابع آبي و خاكي محلي منجر شده است كه از سوي كشاورزان و مجتمعهاي كشاورزي به كار گرفته مي شود. اين فنون با صرفه از نظر هزينه و ضمناً ساده نوآوري هاي محلي است كه از سوي كشاورزان و مديران آب و براي عملكرد بهتر در زمينة كشاورزي ابداع شده است. كشاورزان، نمونه روشهايي را ابداع كردهاند كه ميتواند مدلهايي را براي استفاده از آب در سراسر اين حوضه فراهم آورد.
برآورد ميشود كه تا سال 2025، 70 درصد از جمعيت جهان در مناطقي زندگي كنند كه دچار كمبود منابع آبي و ناتواني اقتصادي براي تأمين آن هستند. در هيچ جا، به روشني آسياي مركزي به ويژه در حوضة رودخانة سيردريا، اين مسأله آشكار نيست. تحولات چشمگير درزمينة آبياري در دهههاي 1960 و 1970 باعث كاهش توجه به مسائل زيستمحيطي شد. محو شدن تدريجي درياچة آرال و تخريب اكوسيستم هاي طبيعي و زمينهاي نيازمند آبياري اطراف آن را مي توان به عنوان پيامدهاي مستقيم مديريت نامتوازن منابع آبي در گذشته قلمداد كرد.
حوضة سيردريا يكي از دو سيستم عمدة رودخانهاي در آسياي مركزي ميباشد. اين حوضه منطقهاي را به وسعت 444000 كيلومتر مربع تحت پوشش قرار مي دهد و 18 ميليون نفر در آن ساكن هستند. سيردريا از رشتهكوههاي تينشان جاري ميشود و از قرقيزستان، ازبكستان، تاجيكستان، و قزاقستان عبور ميكند و نهايتاً به درياي سياه مي پيوندد. چهار جمهوري شوروي سابق در سرزمينهاي واقع در حوضة سيردريا قرار دارند و در آن سهيم هستند: جمهوري قرقيزستان (35%)، ازبكستان (19%)، تاجيكستان ( 3%) و قزاقستان (43%). شكل غالب بهرهبرداري از زمين در اين حوضه به صورت مرتع است كه 55% از اين زمين ها بدين منظور تحت بهرهبرداري قرار مي گيرد. از نظر اهميت كشت در مرحلة بعدي قرار دارد. 8% از مساحت اين حوضه بدين منظور مورد استفاده قرار ميگيرد. بهخاطر آب و هواي خشك در اين منطقه، تقريباً 90 درصد از زمينهاي تحت كشت نيازمند آبياري هستند. كشاورزي كه حدوداً 90 درصد از اين آب اين حوضه را استفاده ميكند، مصرف كنندة اصلي آب در اين حوضه است. اين درحاليست كه ازبكستان و قزاقستان كه در نواحي كمآبتر اين حوضه قرار دارند، بيشترين سهم را از زمينهاي تحت آبياري در اختيار دارند كه ميزان آن تقريباً 54% و 26% مي باشد. زيرساختهاي آبي حوضة سيردريا يكي از موارد جالبتوجه در جهان است. اين زيرساختها شامل شبكه اي وسيع براي آبياري و كانال هاي زهكشيشده، سدبنديهاي فراوان، ايستگاههاي پمپاژ و ذخيرهگاههاي آب است كه تعدادي از آنها با نيروگاههاي توليد برقآبي مجهز شدهاند.
اين حوضه در حال حاضر از نظر حجم آب تحت فشار شديد مي باشد. منابع آبي سالانه در 5 درصد از حوضةآبريز بالغ بر 1/51 كيلومتر مكعب ميباشد، در حاليكه 95% از حوضة آبريز 26/3 كيلومتر مكعب از منابع آبي را در بر مي گيرد. در حال حاضر ميزان آب مورد نياز با منابع آبي سالانه فاصلة زيادي دارد. نيازهاي فزاينده به آب در اين حوضه به كاهش جريانهاي آبي به سوي درياچة آرال منجر شده است، هر چند كه مصرف آب طي 5-6 سال گذشته كاهش يافته است. خشكسالي و بهرهبرداري فزاينده از منابع آبي در مناطق نيازمند آبياري سبب وخيمتر شدن اوضاع كشاورزي آبي در اين حوضه شده است. نمكزارهاي متوسط و بزرگ از 342000 هكتار در سال 1990 به 608000 در سال 1999 افزايش يافته است.، بدين معني كه اين ميزان از 10 درصد به 18 رصد افزايش يافته است.
زمينهاي كشاورزياي كه دچار كاهش سطح آبهاي زيرزميني شدهاند از 548000 هكتار در سال 1990 به 905000 هكتار در سال 1991 افزايش يافته است كه اين به معني آن است كه اين ميزان از 17 درصد به 27 درصد نسبت به زمينهاي قابل كشت افزايش يافته است. حادترين مناطق در دره فرغانه و در قزاقستان واقع در دنباله حوضه مسير دريا قراردارند. كمبود باروري خاك به كاهش محصولات زراعتي منجر شده است و تدريجاً باعث شده است كه كشاورزان مناطق تحت تأثير را ترك كنند. استفاده بهينه از آب در كشاورزي آبي و افزايش بهرهوري آن عمدهترين چالشهاي مربوط به مديريت منابع آبي در حوضه رودخانه سير دريا هستند.
عليرغم تلاشهاي ملي و حمايتهاي بينالمللي براي انجام اين اصلاحات، مديريت منابع آبي در حوضه آبي سير دريا، به دليل افزايش كمبود و رقابت براي آب با دشواريها و پيچيدگيهايي روبروست. طي سالهاي 1990-2000 رقابت بين منطقهاي و بين بخشي براي آب جهت توليد برق و كشاورزي آبي به دليل تفاوتها در استراتژيهاي اقتصادي در ميان دولتهاي تازه تأسيس واقع در اين حوضه، افزايش يافته است. در نتيجه، تقاضاهاي منازعه برانگيز از سوي بخشها و مناطق كه به اختلاف بر سر تقسيم آب منجر شده است، سبب كمبودهايي در آب موجود براي آبياري در كشورهاي پايينتر حوضه رودخانه در طول تابستان شده است. با توجه به اينكه، ظرفيت بالاتر ذخيره سازي آب در نواحي پايين حوضه رودخانه ميتواند تقسيم بينمنطقهاي آب را متوازن سازد، لكن به نظر ميرسد اين ذخيرهسازي سبب ميشود جريان آب جاري به سوي درياچه آرال كاهش يابد، به ويژه اينكه كل آب به مصارف انساني و محيطي تخصيص مييابد.
مركز اطلاعرساني علمي كميسيون هماهنگي بين دولتي (SIC ICWC)و مؤسسه بينالمللي مديريت آب (IWMI) در حال مطالعه «بهترين» شيوههاي حفاظت از آب براي مصرفكنندگان آب هستند تا بدين طريق تأثيرات منفي مديريت نامناسب منابع را جبران سازند و اصلاحاتي را انجام دهند. «پروژه بهترين شيوهها» روشهاي ابتكاري حفاظت از زمين و آب را كه از سوي كشاورزان و شركتهاي كشاورزي (تعاونيها، مجتمعهاي كشاورزي و شركتهاي خصوصي) و همچنين واحدهاي مديريت آب اجرا شده است را شناسايي و انتخاب كرده است. اين روشهاي كمهزينه و ساده، ابتكارات محلي بوده است كه از سوي كشاورزان و مديران آب، به منظور عملكرد بهتر زراعي به كار گرفته شده است.
نتايج تحقيقات به روشني نشان ميدهند كه كشاورزان نمونه روشهايي را ايجاد كردهاند كه ميتواند مدلهايي را براي مصرف آب در سراسر حوضه ارائه دهد. در اين ميان روش هايي شناسايي و ثبت شده است كه به بهبود و بهرهوري آب كمك ميكند. اين روشها شامل شياربندي، استفاده دوباره از آب زهكشيها، سطحبندي خاك، آبياري شبانه و بازسازي زيرساختهاي مربوط به آبياري و زهكشيها ميشود. استفادهكنندگان آب در مزارع و سازمانهاي محلي مديريت آب روش ها و فنوني محلي را ابداع كردهاند كه ميتواند به غلبه بر كمبودهاي آب، نمكزار شدن خاك و آلودگي آب مساعدت كند. اين نشان ميدهد كه جوامع منطقه ميتوانند تا راهحلهاي كاربردي خود را براي مديريت بحران آب ابداع كنند.
اين روشهاي حفاظت از آب، مزاياي بالقوهاي دارند، از جمله اينكه محصول و درآمد را افزايش ميدهند، هزينهها را كم ميكنند، كنترل منابع آب را افزايش ميدهد و شور شدن آب را كاهش مي دهند. در مناطقي كه تحت پوشش اين پروژه قرار داشتهاند، بهرهوري آب بين سالهاي 2001 تا 2003 بين 10 تا 20 درصد افزايش داشته است.
نتيجهگيري: عوامل خارجي، انگيزههاي مربوط به حفاظت از آب را در حوضه رود سير دريا شكل داده و مشخص مي كنند، اين عوامل عبارتند از عوامل مالي، اخلاقي و اداري. طبق تحقيقات موجود بالاترين مصرفكنندگان آب، انگيزه خود را براي حفاظت از آب اخلاقي و مذهبي ميدانند (30درصد). انگيزههاي مالي، چون هزينههاي مربوط به خدمات آبرساني از سوي 20 درصد از استفادهكنندگان به عنوان يك عامل بر شمرده شده است. عوامل اداري و فني چون كنترل شديد بر مصرف آب نيز از سوي نزديك به 30 درصد از مصرفكنندگان به عنوان يك عامل قلمداد شده است.
در حاليكه ذخيره سازي. همكاريهاي بين دولتي و ديگر راهحلهاي فني مهم هستند، اما يك استراتژي بلند مدت براي ترويج روشهاي كارآمد و مؤثر براي مصارف آب در مزارع ضروري ميباشد.
از سوي ديگر بهبود مديريت آب و همكاري بيندولتي نه تنها از نظر اقتصادي داراي اهميت هستند، بلكه مسائل مهم سياسي نيز به شمار ميروند.
نویسنده: اسكندر عبدالله اف
مترجم: رضا جنيدي
ماهنامه شماره -1- تیر ماه 1384