تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024
فضاي سياسي دو قطبي ارمنستان

شکاف‌ها و زخم‌های التیام نیافته جنگ دوم قره‌باغ

  • ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۶:۱۱
شکاف‌ها و زخم‌های التیام نیافته جنگ دوم قره‌باغ
در ميانه جنگ روسيه و اوكراين كه توجهات بين‌المللي را به خود جلب كرده است، در منطقه قفقاز، جامعه ارمنستان از نظر سياسي روزهاي پرالتهابي را پشت سر مي‌گذارد. فضاي سياسي ارمنستان به‌شدت دو قطبي شده است و شكاف‌ها و زخم‌هاي التيام نيافته جنگ دوم قره‌باغ همچنان بر فضاي سياسي اين كشور منطقه قفقاز سنگيني مي‌كند.

ولی کالِجی

بازگشت مناطق پیرامونی منطقه قره‌باغ کوهستانی یعنی فیضولی، جِبراییل، زنگیلان، قُبادلی، شوشا، آقدام، لاچین و کلبیجر به حاکمیت جمهوری آذربایجان در جریان جنگ ۴۴ روزه قره باغ (۲۷ سپتامبر تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی)، موجب شد بزرگ‌ترین ناکامی سیاسی و نظامی ارمنستانِ پس از استقلال رقم بخورد. یأس و نا‌امیدی عمومی، شکسته شدن غرور ملی و احساس حقارت از شکست در جنگ، خشم و عصبانیت از ناکارآمدی و بی‌مسوولیتی رهبران سیاسی و نظامی و احساس و برداشت بی‌صداقتی، عدم شفافیت و پنهان‌کاری رهبران سیاسی در روند مذاکرات صلح ارمنستان با جمهوری آذربایجان و عادی‌سازی روابط ارمنستان با ترکیه موجب شده است مطالبه استعفا، برکناری و حتی محاکمه نیکول پاشینیان و روی کارآمدن یک دولت قدرتمند و باثبات تبدیل به مطالبه بخش مهمی از افکار عمومی جامعه ارمنستان، طیف وسیع و گسترده‌ای از احزاب سیاسی این کشور و به ویژه خانواده کشته‌شدگان و اسرای جنگ دوم قره‌باغ شود که همین امر شرایط سیاسی پرالتهابی را بر ارمنستان حاکم ساخته است.

در جدیدترین دور اعتراضات احزاب و جریانات سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان که به ویژه پس از سخنرانی پاشینیان در ۱۳ آوریل ۲۰۲۲ میلادی در رابطه با امضای توافقنامه صلح با آذربایجان و نیز وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ کوهستانی شدت بیشتری گرفته، تجمعات اعتراضی مختلفی در ایروان، پایتخت ارمنستان شکل گرفته است. اما قبل از آنکه به محورهای اصلی مخالفت‌ها و انتقادات احزاب و جریانات سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان بپردازیم، ابتدا لازم است اشاره کوتاهی به وضعیت سیاسی ارمنستان طی سه سال گذشته داشته باشیم؛ چرا که اعتراضات اخیر دقیقا بر بستر همین تحولات شکل گرفته است. 

 فضای سیاسی ارمنستان پس از تحولات و جنبش‌های اعتراضی آوریل و مه‌۲۰۱۸ میلادی که منجر به کنار رفتن سرژ سارگسیان (رییس‌جمهور سابق و نخست‌وزیر وقت ارمنستان) و به قدرت رسیدن نیکول پاشینیان انجامید، وارد فضای کاملا جدید و متفاوتی شده است. از نظر آرایش نیروهای سیاسی، تقریبا تمامی نیروهای سیاسی سنتی و حاکم در ارمنستان از صحنه قدرت کنار رفتند. جنبش ملی ارامنه (به رهبری لئون ترپطروسیان، نخستین رییس‌جمهور ارمنستان)، حزب جمهوری‌خواه (که به مدت دو دهه در دوره ریاست‌جمهوری روبرت کوچاریان و سِرژ سارگسیان ارکان اصلی قدرت در ارمنستان از جمله دولت و مجلس ملی را در اختیار داشت)، طیف سیاسی قدرتمند موسوم به قره‌باغی (جناح آرتساخی) که چهره‌های سیاسی و نظامی قدرتمند برخاسته از منطقه قره‌باغ بودند که وارد ساختار سیاسی ارمنستان شدند (از جمله روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان)، فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسوتیون) که نفوذ سیاسی و ساختار تشکیلاتی بسیار گسترده‌ای در جامعه دیاسپورای ارمنی خارج از ارمنستان دارد و به مدت دو دهه در دولت‌های روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان در دولت و مجلس صاحب چندین پست وزارت و نمایندگی مجلس بودند، حزب ارمنستان شکوفا به رهبری گاگیک تِساروکیان (از چهره‌های سیاسی نزدیک به روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان) و حزب لیبرال میراث ارمنستان به رهبری رافی هووانیسیان (وزیر خارجه سابق ارمنستان)، از جمله احزاب سیاسی بودند که بعد از تحولات و جنبش‌‌های اعتراضی آوریل و مه ‌۲۰۱۸ میلادی و به قدرت رسیدن نیکول پاشینیان از صحنه سیاسی ارمنستان کنار رفتند و حزب و «ائتلاف سیاسی گامِ من» و «پیمان شهروندی» به رهبری نیکول پاشینیان با ترکیبی از نیروهای جدید و بعضا قدیمی مخالف دولت‌های قبلی ارمنستان، قدرت را در دست گرفتند.

مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی رهبران و مقامات سابق ارمنستان به موازات بازداشت و محاکمه آنان، مقابله با شبکه‌های الیگارشی و اقتصاد در سایه در ساختار اقتصادی ارمنستان‌، خروج ارمنستان از انزوای اقتصادی و ژئوپلیتیکی، ایجاد رشد و توسعه و رفاه اقتصادی و همچنین ایجاد توازن در عرصه سیاست خارجی به ویژه کاهش میزان وابستگی ارمنستان به فدراسیون روسیه، در کانون شعارها و محورهای مبارزاتی «ائتلاف سیاسی گامِ من» و «پیمان شهروندی» به رهبری نیکول پاشینیان قرار داشت که موجب شد در مقطع آوریل و مه‌۲۰۱۸ میلادی بخش مهمی از جامعه ارمنستان به ویژه نسل جدید، طبقه متوسط و خواهان تغییر در این کشور را تبدیل به حامیان سرسخت نیکول پاشینیان کند. 

 اما نیکول پاشینیان در صحنه سیاسی ارمنستان چندان پایدار و بادوام نبود و تحت تاثیر فرآیند و کیفیت مقابله با فساد به ویژه گشودن همزمان پرونده مفاسد اقتصادی با پرونده سیاسی و امنیتی اعتراضات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ ارمنستان به ویژه بازداشت روبرت کوچاریان، شکاف و اختلاف قابل توجه بین دولت ارمنستان با منطقه قره باغ، شکاف در روابط ارمنستان با روسیه و مهم‌تر از همه شکست سنگین سیاسی و نظامی ارمنستان در جنگ دوم قره‌باغ به چالش کشیده شد. در حالی که اجماع گسترده‌ای از احزاب و جریانات سیاسی مخالف از جمله ائتلاف سه رییس‌جمهور قبلی ارمنستان (لئون ترپطروسیان، روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان) علیه پاشینیان شکل گرفت که در تاریخ سیاسی سه دهه اخیر ارمنستان بی‌سابقه بود، اما با این وجود حزب «پیمان مدنی» تحت رهبری نیکول پاشینیان توانست در انتخابات زودهنگام پارلمانی ارمنستان که در ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ (۲ روز بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰) برگزار شد، با کسب ۹/ ۵۳ درصد آرا مجددا اکثریت پارلمانی را در اختیار بگیرد و ائتلاف موسوم به «اتحاد ارمنستان» به رهبری روبرت کوچاریان در جایگاه دوم قرار گرفت.

 حذف، شکست یا کناره‌گیری جریان‌های سیاسی سنتی و به اصطلاح جریان اصلی ارمنستان تنها بخشی از فضای سیاسی پرالتهابی بود که به اختصار به آن اشاره شد. بخش دیگر نیز حذف، استعفا و برکناری بسیاری از متحدان و نزدیکان دولت نیکول پاشینیان است که بعد از شکست سیاسی و نظامی ارمنستان در جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ میلادی و آغاز اجرای موافقتنامه آتش بس قره باغ، مذاکرات صلح ارمنستان با جمهوری آذربایجان و فرآیند عادی‌سازی مناسبات ارمنستان و ترکیه از شدت بیشتری نیز برخوردار شده است. استعفای «زهراب مناتساکانیان» وزیر امور خارجه و «داویت تونویان» وزیر دفاع ارمنستان در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی (متعاقب شکست ارمنستان در جنگ دوم قره باغ)، استعفای «آرا آیوازیان» وزیر خارجه موقت ارمنستان در خرداد ۱۴۰۰ (در مقطع اوج تنش‌های مرزی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان و چند هفته مانده به انتخابات زودهنگام پارلمانی ارمنستان در ۳۰ خرداد ۱۴۰۰)، برکناری «واگارشاک هاروتیونیان» وزیر دفاع ارمنستان در ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ میلادی، برکناری «آرشاک کاراپتیان» وزیر دفاع ارمنستان در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی، برکناری «اونیک گاسپاریان» از ریاست ستاد کل نیروهای مسلح ارمنستان در ۱۰ مارس ۲۰۲۱ میلادی (متعاقب درخواست گاسپاریان و بیش از ۴۰ مقام ارشد نظامی ارمنستان برای استعفای پاشینیان که نخست‌وزیر ارمنستان این اقدام را تلاشی برای کودتا نامیده بود)، برکناری چهار رییس سرویس امنیت ملی ارمنستان (آرتور وانسیان، ادوارد مارتیروسیان، آرگیشتی کرامیان و میکاییل آمباردزومیان به درخواست نیکول پاشینیان و دستور آرمن سارگسیان؛ رییس‌جمهور وقت) و در نهایت استعفای «آرمن سارگسیان» رییس‌جمهور ارمنستان در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۲ میلادی که اگرچه در ظاهر به دلیل بیماری بود، اما به اعتقاد بسیاری از ناظران مسائل ارمنستان در اعتراض به رویکرد سیاست خارجی ارمنستان در قبال جمهوری آذربایجان و ترکیه بود، تنها بخشی از مهم‌ترین استعفاها و برکناری‌ها از سال ۲۰۱۸ میلادی تاکنون است.

واقعیت آن است که تاریخ سیاسی ارمنستان پس از استقلال که همواره با یک ثبات سیاسی همراه بود، هرگز شاهد چنین حجمی از استعفا یا برکناری مقامات ارشد سیاسی و نظامی از جمله استعفای رییس‌جمهور، استعفا و برکناری سه وزیر دفاع، دو وزیر امور خارجه، چهار رییس سرویس امنیت ملی و نیز رییس ستاد کل نیروهای مسلح ارمنستان نبود. همین امر به خوبی شرایط سیاسی ناپایدار ارمنستان پس از به قدرت رسیدن نیکول پاشینیان در سال ۲۰۱۸ و به ویژه پس از شکست سیاسی و نظامی ارمنستان در جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ را نشان می‌دهد. بنابراین وقتی صحبت از اعتراضات اخیر احزاب و جریان‌های سیاسی در ارمنستان می‌شود، باید بدانیم این اعتراضات بر چه اساسی و بر پایه چه عقبه‌ای صورت می‌گیرد. اما با این مقدمه، سوال اینجاست که محورهای اصلی مخالفت‌های اخیر با نیکول پاشینیان چیست که باعث شده است برخی احزاب سیاسی مخالف مجددا به خیابان‌ها بیایند و تجمعات اعتراضی در میدان آزادی ایروان شکل بگیرد؟ 

۱- نخستین محور انتقادات احزاب سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان، «فرآیند و کیفیت مذاکرات صلح ارمنستان با جمهوری آذربایجان» است که پس از موافقتنامه آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۰ قره ‌باغ آغاز شده است. محور عمده انتقاد احزاب و جریان‌های سیاسی مخالف، پنهان‌کاری و عدم شفافیت دولت نیکول پاشینیان در فرآیند مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان است. البته این انتقاد از قبل از جنگ دوم قره‌باغ نیز متوجه دولت پاشینیان بود. اما آنچه اخیرا موجب حساسیت‌ها و انتقادات زیادی شده، توافقاتی است که پس از دیدار چهار ساعته و طولانی نیکول پاشینیان و الهام  علی‌اف در حضور «چارلز میشل» رییس شورای اتحادیه اروپا در مقر این اتحادیه در بروکسل در ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ صورت گرفته است. در جریان این دیدار، جمهوری آذربایجان پیش‌نویس بیانیه‌ای پنج ماده‌ای را به ارمنستان پیشنهاد داد که براساس آن، دو کشور تمامیت ارضی یکدیگر را محترم خواهند شمرد؛ از تهدید یکدیگر خودداری خواهند کرد؛ خطوط مرزی را مشخص خواهند کرد و راه‌های ارتباطی را برقرار خواهند ساخت. بنابر آنچه پس از پایان دیدار علی‌اف و پاشینیان رسما انتشار یافت، طرفین بر سر کلیات بیانیه پنج ماده‌ای توافق دارند و به صورت مشخص تصمیم گرفته‌اند، هیات مشترکی برای تعیین خطوط مرزی را در سه هفته آینده تشکیل دهند. در حالی که رییس‌جمهور آذربایجان از پذیرش این پیشنهادات توسط ارمنستان صحبت می‌کند، رهبران ارمنستان به ویژه نیکول پاشینیان آن را رد می‌کنند و معتقد هستند هنوز تصمیم نهایی و قطعی گرفته نشده است. منتقدان و احزاب سیاسی مخالف دولت ارمنستان، پاشینیان را متهم به پنهان کاری، عدم شفافیت و توافقات پشت پرده با طرف آذری می‌کنند و معتقد هستند جنگ اوکراین که باعث درگیر شدن روسیه در این جنگ و کاهش تمرکز بر منطقه قره باغ شده است، تقویت موضع جمهوری آذربایجان را در پی داشته است و لذا انجام این سفر و هرگونه توافق احتمالی با جمهوری آذربایجان از نظر زمانی مناسب‌نبوده و به نفع ارمنستان نیست. احزاب مخالف معتقد ‌هستند برای امضای توافقنامه صلح با جمهوری آذربایجان در شرایط فعلی، ارمنستان باید پیش‌شرط‌هایی را برای طرف آذری مشخص کند؛ از جمله استقلال قره‌باغ کوهستانی، بازگشت اسیران جنگی، تحدید حدود مرزهای بین‌المللی و عقب‌نشینی از پروژه کریدور زنگه‌زور (دسترسی زمینی جمهوری آذربایجان به منطقه برون‌گان نخجوان با عبور از خاک ارمنستان) . هرچند پاشینیان برای کاستن از فشارها و انتقادات، هفته گذشته به روسیه سفر و با ولادیمیر پوتین و دیگر مقامات ارشد سیاسی و نظامی روسیه دیدار کرد، اما بخش مهمی از افکار عمومی و جریان‌های سیاسی مخالف و منتقد دولت ارمنستان، نگران پذیرش این بیانیه پنج ماده‌ای و امضای توافقنامه صلح با دولت آذربایجان بدون توجه به ملاحظات و پیش شرط‌های یاد شده هستند. به ویژه آنکه روسیه نیز عملا از طرح پیشنهادی جمهوری آذربایجان حمایت کرده است. چنانکه «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که «مذاکرات در جریان صلح بین باکو و ایروان، بر اساس شروطی است که باکو پیشنهاد کرده و ارمنستان برخورد سازنده‌ای با این پیشنهادات از خود نشان داده است». 

۲- دومین محور اصلی انتقاد احزاب و جریانات سیاسی ارمنستان از دولت نیکول پاشینیان، «آینده وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ» است. در موافقتنامه ۱۰ ماده‌ای آتش‌بس قره‌باغ که در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ به امضای رهبران سه کشور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه رسید، هیچ گونه اشاره‌ای به آینده وضعیت حقوقی منطقه ناگورنو- قره‌باغ یا مکانیسم‌های اجرایی آن نشده است. از طرفی دیگر با بازگشت مناطق پیرامونی منطقه قره‌باغ کوهستانی یعنی فیضولی، جِبراییل، زنگیلان، قُبادلی، شوشا، آقدام، لاچین و کلبیجر به حاکمیت جمهوری آذربایجان در جریان جنگ ۴۴ روزه قره‌باغ  (۲۷ سپتامبر تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی)، عملا منطقه حائل امنیتی پیرامون قره‌باغ کوهستانی از بین رفته و ارامنه قره‌باغ تنها از طریق «کریدور لاچین» که تحت حفاظت نیروهای حافظ صلح روسی است، با ارمنستان در ارتباط هستند. هرچند دولت ارمنستان طی سه دهه اخیر هیچ‌گاه استقلال منطقه قره‌باغ کوهستانی (به تعبیر ارامنه جمهوری آرتساخ) را به رسمیت نشناخت، اما همواره خود را متعهد به حفظ امنیت و ثبات این منطقه می‌دانست. به باور احزاب و جریانات سیاسی مخالف، این «تعهد» در دولت پاشینیان زیر سوال رفته است. نگرانی اصلی این احزاب و نیز بخشی از افکار عمومی جامعه ارمنستان، ارامنه منطقه قره‌باغ کوهستانی و نیز دیاسپورای ارمنی خارج از ارمنستان این است که پذیرش متقابل «تمامیت ارضی یکدیگر» از سوی دولت‌های ارمنستان و جمهوری آذربایجان که در بند قبلی به آن اشاره شد، عملا چشم‌پوشی ارمنستان از حاکمیت ارامنه بر منطقه قره‌باغ کوهستانی، برخورداری ارامنه این منطقه از «حق تعیین سرنوشت» و کوشش در جهت شناسایی بین‌المللی استقلال منطقه قره‌باغ (به تعبیر ارامنه جمهوری آرتساخ) خواهد بود. به باور احزاب مخالف، پیام‌ها و سیگنال‌هایی از رهبری ارمنستان وجود دارد مبنی بر اینکه «استقلال قره‌باغ کوهستانی» در دستور کار ایروان قرار ندارد. چنانکه «آرارات میرزویان» وزیر امور خارجه ارمنستان در گفت‌وگو با خبرنگاران در مورد وضعیت قره‌باغ تاکید کرد که «مناقشه قره‌باغ کوهستانی یک موضوع سرزمینی نیست، بلکه یک موضوع حقوقی است». نیکول پاشینیان نیز که برخلاف دو رییس‌جمهور قبلی ارمنستان (روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان) قره‌باغی نیست و از مقطع جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ نیز تاکنون از منطقه قره باغ کوهستانی دیدار نکرده است، در نشست هفته گذشته دولت ارمنستان، بدون اشاره به نام «آرتساخ» که در ادبیات سیاسی ارامنه مرسوم است، از عنوان «قره‌باغ کوهستانی» استفاده کرد و برای نخستین‌بار در کنار ضرورت تضمین حقوق مردم ارمنی این منطقه به «تضمین آزادی‌های» آنها نیز اشاره کرد. از دیدگاه احزاب مخالف، موضوع «تضمین آزادی ارامنه» تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که منطقه قره‌باغ در داخل مرزهای جمهوری آذربایجان قرار گیرد. چنانکه الهام علی‌اف نیز بارها تاکید کرده است که ارامنه منطقه قره باغ کوهستانی، اتباع و شهروندان جمهوری آذربایجان هستند و دولت آذربایجان، امنیت و حقوق اجتماعی آنها را تضمین خواهد کرد. عدم واکنش مناسب و جدی دولت ارمنستان به برخی تحرکات نظامی اخیر ارتش آذربایجان در روستاها و مناطق پیرامونی قره‌باغ کوهستانی و اخلال در انتقال گاز به این منطقه نیز موجب تشدید نگرانی‌ها و افزایش انتقادات از نوع رویکرد دولت پاشینیان در قبال منطقه قره‌باغ شده است. نگرانی دیگر احزاب و جریانات سیاسی مخالف دولت پاشینیان، حذف مکانیسم گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا (به رهبری روسیه، فرانسه و امریکا) در فرآیند مذاکرات قره‌باغ به موازات پذیرش حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این منطقه است که برآیند آن تبدیل موضوع «قره‌باغ کوهستانی» به موضوعی بین روسیه و جمهوری آذربایجان است تا مسکو و باکو براساس موافقتنامه آتش‌بس قره‌باغ و حضور نیروهای حافظ صلح روسی در این منطقه در رابطه با آینده وضعیت حقوقی این منطقه با یکدیگر به توافق برسند. به واسطه همین نگرانی‌هاست که به موازات تجمعات اعتراضی اخیر در میدان آزادی ایروان، مجلس منطقه قره‌باغ تحت کنترل ارامنه نیز با صدور بیانیه‌ای خطاب به مقامات جمهوری ارمنستان اعلام کرد که «باید از موضع فاجعه بار خود در مورد مساله آرتساخ صرف نظر کنند و منحصرا بر اساس منافع آرتساخ پیش روند». 

۳- سومین نگرانی و انتقاد احزاب سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان، موضوع «تعیین مرزهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان» پس از جنگ دوم قره‌باغ است. با بازگشت مناطق زنگیلان، قبادلی، لاچین و کلبیجر در غرب و جنوب غربی قره‌باغ به حاکمیت جمهوری آذربایجان، این بخش از مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از سه‌دهه تکمیل شد. اما تعیین تکلیف مرزهای جدید ارمنستان و جمهوری آذربایجان به واسطه اختلافات دیرپای دو کشور و ابهامات موافقتنامه آتش‌بس قره‌باغ سال ۲۰۲۰ میلادی به ویژه در رابطه با مسیر دسترسی جمهوری آذربایجان به منطقه برونگان نخجوان، باعث کشمکش و اختلاف دو کشور در یک سال و نیم گذشته شده و در موارد متعددی نیز منجر به درگیری‌‌های محدود مرزی بین نیروهای ارمنی و آذری نیز شده که تلفات انسانی را هم در پی داشته است. وجود مناطق روستایی، چراگاه و مراتع، چشمه‌ها و منابع آبی، معادن، جاده و مسیرهای عبوری در دو سوی مرز موجب دشواری و کندی تعیین حدود نقاط مرزی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در نوار مرزی مناطق زنگیلان، قبادلی، لاچین و کلبیجر در غرب و جنوب غربی قره‌باغ شده است. نکته بسیار مهم، پرابهام و چالش برانگیزی که در این بین وجود دارد، احتمال تحدید حدود مرزها و میله‌گذاری براساس نقشه‌های دوره اتحاد جماهیر شوروی است که ظاهرا در نشست‌های سه‌جانبه مقامات ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه از جمله دیدار رهبران سه کشور در سال گذشته در سوچی روسیه روی آن بحث شده است. نگرانی احزاب و جریانات سیاسی از جمله ارامنه منطقه قره‌باغ این است که پذیرش مرزهای دوره شوروی، عملا به معنی پذیرش قرارگرفتن منطقه قره‌باغ کوهستانی در داخل مرزهای جمهوری آذربایجان و در نتیجه پذیرش حاکمیت این کشور بر این منطقه خواهد بود. 

۴- چهارمین نگرانی و انتقاد احزاب سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان، «وضعیت کریدور زنگه زور مورد نظر جمهوری آذربایجان با عبور از استان سیونیک ارمنستان» است. اختلاف ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از جنگ در نحوه تفسیر بند نهم موافقتنامه آتش‌بس قره‌باغ در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰ در رابطه با کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان (دالان زنگه‌زور) از جمله موارد اختلافی بین دو کشور طی یک سال و نیم گذشته بوده است. تفسیر و استدلال طرف آذری از بند نهم موافقتنامه یک «تفسیر موسع و حداکثری» است و در این راستا معتقد است که مراد از «ارتباطات بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان»، یک دالان و گذرگاه ارتباطی است که از آن با نام «دالان زنگه‌زور» یاد می‌کند. اما در مقابل، طرف ارمنی، یک «تفسیر مضیق و حداقلی» در این رابطه دارد و معتقد است لفظ «دالان» تنها در بند سوم موافقتنامه آتش بس آن هم برای دسترسی منطقه ناگورنو- قره‌باغ به ارمنستان از طریق « دالان لاچین» آمده است و لذا به دلیل عدم صراحت و اشاره مستقیم در بند نهم موافقتنامه به واژگانی مانند کریدور یا دالان، قائل به تعمیم چنین مفهومی به مسیر ارتباطی نخجوان به جمهوری آذربایجان از داخل خاک ارمنستان نیست. به واسطه همین اختلافات است که طی تقریبایک سال و نیمی که از جنگ دوم قره‌‌باغ می‌گذرد، بارها شاهد تنش‌ها و مجادلات لفظی بین رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان در رابطه با نحوه تفسیر بند نهم موافقتنامه آتش‌بس بوده‌ایم. هرچند تا این لحظه کریدور زنگه‌زور محقق نشده است، اما احزاب و جریان‌های سیاسی مخالف دولت ارمنستان نگران آن هستند که متعاقب توافقات ارمنستان با جمهوری آذربایجان از جمله پذیرش موافقتنامه پنج ماده‌ای پیشنهادی باکو، شناسایی متقابل تمامیت ارضی و تحدید حدود مرزهای مشترک، این طرح یعنی کریدور زنگه‌زور نیز اجرایی شود. از دیدگاه احزاب مخالف و منتقد دولت ارمنستان، تحقق کریدور زنگه‌زور به معنی از دست دادن بخش جنوبی استان سیونیک، حذف مرز مشترک ایران و ارمنستان و نیز پذیرش حضور ترکیه و جمهوری آذربایجان در خاک ارمنستان خواهد بود. به نظر می‌رسد جمهوری آذربایجان نیز با آگاهی از همین حساسیت‌ها و مخالفت‌ها در داخل ارمنستان و نیز ایران، در اسفند‌ماه ۱۴۰۰ اقدام به امضای توافقنامه‌ای کرد که به موجب آن قرار است یک بزرگراه ۵۵ کیلومتری و به موازات آن یک مسیر ریلی از منطقه زنگیلان در جنوب شرقی جمهوری آذربایجان در مجاورت مرز ایران و ارمنستان با عبور از خاک ایران به منطقه نخجوان ساخته شود که به اعتقاد بسیاری از ناظران این مسیر ترانزیتی، آلترناتیو کریدور زنگه‌زور محسوب می‌شود. این نگرانی در جمهوری آذربایجان، ترکیه و روسیه وجود دارد که در صورت سقوط دولت پاشینیان و به قدرت رسیدن جریان‌های سیاسی ملی‌گرا و سنتی به ویژه حزب جمهوری‌خواه و روبرت کوچاریان، بسیاری از توافقات از جمله اجرای کریدور زنگه‌زور متوقف خواهد شد. 

۵- پنجمین نگرانی و انتقاد احزاب سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان، موضوع «عادی‌سازی مناسبات ارمنستان و ترکیه» است که متعاقب جنگ دوم قره‌باغ و امضای موافقتنامه آتش‌بس قره باغ در سال ۲۰۲۰ میلادی با شتاب قابل توجهی در حال پیگیری از سوی ایروان و آنکاراست. انتخاب «سردار کلیچ» سفیر سابق ترکیه در امریکا و  «روبن روبینیان» به عنوان نمایندگان ویژه برای عادی‌سازی روابط ترکیه و ارمنستان، برگزاری نخستین دیدار نمایندگان ویژه دو کشور در مسکو در ۲۴ دی ۱۴۰۰، برقراری پرواز مستقیم بین استانبول و ایروان و شرکت «آرارات میروزیان»، وزیر خارجه ارمنستان در مجمع دیپلماسی آنتالیا در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ و دیدار او با «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه از جمله تحولاتی است که در روند عادی‌سازی مناسبات ارمنستان و ترکیه در یک سال و نیم اخیر روی داده است. آنچه موجب نگرانی بخشی از افکار عمومی جامعه ارمنستان و احزاب سیاسی مخالف دولت پاشینیان و به ویژه جامعه دیاسپورای ارمنی شده، عادی‌سازی مناسبات ارمنستان و ترکیه بدون تحقق چهار شرط سنتی و تاریخی ارامنه است که در ادبیات سیاسی ارامنه از آن عمدتا تحت عنوان «دادخواهی ارامنه» یاد می‌شود. پذیرش رسمی قتل عام ارامنه به عنوان نسل‌کشی یا ژنوساید، عذرخواهی رسمی، پرداخت غرامت به بازماندگان یک و نیم میلیون قربانی این رویداد و بازگرداندن زمین‌ها و مناطق مسکونی و دینی ارامنه شرق ترکیه به بازماندگان، پنج مطالبه اصلی ارامنه از ترکیه است که البته در یکصد سال گذشته، دولت‌های مختلف ترکیه از پذیرش آن سرباز زده‌اند. در این بین، دیاسپورای ارمنی خارج از ارمنستان به عنوان بازماندگان قتل‌عام ارامنه در شرق ترکیه (ارمنستان غربی به تعبیر ارامنه) به محوریت فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسوتیون) همواره مخالف هرگونه عادی‌سازی مناسبات ارمنستان و ترکیه قبل از برآورده شدن مطالبات یاد شده است. به دلیل همین مخالفت‌ها بود که سرژ سارگسیان، رییس‌جمهور سابق ارمنستان نتوانست طرح عادی‌سازی روابط با ترکیه را در سال ۲۰۰۹ میلادی عملی کند. اکنون همین فشارها و انتقادات- شاید در سطحی گسترده‌تر- علیه دولت پاشینیان مطرح است. در حالی که دولت پاشینیان و حامیان او معتقد به تفکیک پذیرش مطالبات تاریخی ارامنه از سوی دولت ترکیه با فرآیند عادی‌سازی مناسبات ترکیه و ارمنستان هستند و بر این موضوع اصرار دارند که عادی‌سازی روابط دو کشور باعث خروج ارمنستان از انزوای اقتصادی، ژئوپلیتیکی و ترانزیتی می‌شود و ارمنستان محصور در خشکی را به آب‌های آزاد مدیترانه متصل می‌کند، جریان‌های سیاسی مخالف و منتقد دولت پاشینیان و نیز جامعه دیاسپورای ارمنی معتقد هستند، با این اقدام ارامنه عملا تنها اهرم فشار خود را در مقابل ترکیه از دست خواهند داد، روند شناسایی بین‌المللی قتل عام ارامنه به عنوان نسل‌کشی که تاکنون توسط بیش از ۴۰ کشور جهان به رسمیت شناخته شده است متوقف خواهد شد، در رابطه با دادخواهی تاریخی ارامنه خیانت خواهد شد، اقتصاد ضعیف و کوچک ارمنستان در اقتصاد بزرگ ترکیه ادغام یا حذف خواهد شد و به موازات تحقق کریدور زنگه‌زور بین جمهوری آذربایجان با منطقه نخجوان از طریق خاک ارمنستان، رویا و هدف تاریخی پان ترکیسم برای تسلط بر ارمنستان تحقق خواهد یافت. 

 در مجموع آنچه در فضای سیاسی کنونی ارمنستان در حال جریان است به روشنی گویای «شکاف‌ها و زخم‌های التیام نیافته جنگ دوم قره‌باغ» است. فضای سیاسی این کشور به‌شدت دو‌قطبی شده است و حلقه مخالفان دولت ارمنستان در داخل این کشور، منطقه قره باغ کوهستانی و جامعه دیاسپورای ارمنی هر روز گسترده‌تر می‌شود که این امر در تاریخ سیاسی ارمنستانِ پس از استقلال بی‌سابقه است. اگر لئون ترپطروسیان، نخستین رییس‌جمهور ارمنستان به واسطه آتش‌بس در قره باغ در سال ۱۹۹۴ و مذاکرات مربوط به صلح قره‌باغ با جمهوری آذربایجان تحت فشار مخالفان و منتقدان قرار گرفت و در سال ۱۹۹۸ مجبور به استعفا شد یا سرژ سارگسیان، سومین رییس‌جمهور ارمنستان به واسطه عادی‌سازی مناسبات با ترکیه با مخالفت و انتقاد مواجه شد، نیکول پاشینیان تنها رهبر سیاسی ارمنستان در سی سال گذشته است که در رابطه با هر دو موضوع یعنی «مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان و وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ کوهستانی» و «عادی‌سازی مناسبات ارمنستان با ترکیه» تحت فشار شدید مخالفان و منتقدان در داخل ارمنستان، منطقه قره‌باغ و جامعه دیاسپورای ارمنی قرار دارد. به همین دلیل است که چنین اجماع گسترده‌ای از طیف‌های سیاسی مختلف علیه دولت پاشینیان شکل گرفته است. به گونه‌ای که حتی لئون ترپطروسیان، نخستین رییس‌جمهور ارمنستان و رهبر «جنبش ملی ارامنه» که نیکول پاشینیان به او بسیار نزدیک بود و در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ میلادی، پاشینیان مسوول ستاد انتخابات ترپطروسیان در مقابل سرژ سارگسیان و حامی او روبرت کوچاریان (رییس‌جمهور وقت) بود، نیز پس از جنگ دوم قره‌باغ در صف مخالفت با پاشینیان قرار گرفت و ائتلافی عجیب و بی‌سابقه از سه رییس‌جمهور قبلی ارمنستان (لئون ترپطروسیان، روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان) علیه پاشینیان شکل گرفت. 

 در چنین شرایطی که هنوز شکاف‌ها و زخم‌های جنگ دوم قره‌باغ التیام نیافته، دولت نیکول پاشینیان امیدوار است بتواند هر دو پروژه «مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان و وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ کوهستانی» و «عادی‌سازی مناسبات ارمنستان با ترکیه» را توامان به پیش ببرد. حمایت اکثریت پارلمانی که در اختیار حزب «پیمان شهروندی» است، همسویی سیاسی و فکری «واهاگن خاچاطوریان» رییس‌جمهور جدید ارمنستان که از متحدان و یاران سیاسی نزدیک به نیکول پاشینیان است، حمایت و مطالبه بخشی از جامعه ارمنستان که نگرش مثبتی به رهبران سابق ارمنستان ندارند و خواهان خروج ارمنستان از بن بست و محاصره سرزمینی و اقتصادی و ایجاد گشایش بیشتر در زمینه رفاه و توسعه اقتصادی هستند و نیز حمایت فدراسیون روسیه که برخلاف شرایط قبل از جنگ دوم قره‌باغ اکنون از پاشینیان حمایت می‌کند، از جمله نقاط قوت دولت نیکول پاشینیان است که نخست‌وزیر ارمنستان با اتکا به آنان توانسته است تاکنون در مقابل انتقادها و مخالفت‌های گسترده در داخل ارمنستان، منطقه قره‌باغ و جامعه دیاسپورای ارمنی دوام بیاورد و امیدوار باشد که بتواند هر دو پروژه «مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان و وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ کوهستانی» و «عادی‌سازی مناسبات ارمنستان با ترکیه» را به سرانجام برساند.


 اگر لئون ترپطروسیان، نخستین رییس‌جمهور ارمنستان به واسطه آتش‌بس در قره باغ در سال ۱۹۹۴ و مذاکرات مربوط به صلح قره‌باغ با جمهوری آذربایجان تحت فشار مخالفان و منتقدان قرار گرفت و در سال ۱۹۹۸ مجبور به استعفا شد یا سرژ سارگسیان، سومین رییس‌جمهور ارمنستان به واسطه عادی‌سازی مناسبات با ترکیه با مخالفت و انتقاد مواجه شد، نیکول پاشینیان تنها رهبر سیاسی در سی سال گذشته است که در رابطه با هر دو موضوع یعنی «مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان و وضعیت حقوقی منطقه قره‌باغ کوهستانی» و «عادی‌سازی مناسبات ارمنستان با ترکیه» تحت فشار شدید مخالفان و منتقدان در داخل ارمنستان، منطقه قره‌باغ و جامعه دیاسپورای ارمنی قرار دارد. به همین دلیل است که چنین اجماع گسترده‌ای از طیف‌های مختلف علیه دولت پاشینیان شکل گرفته است.

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=5090
  • نویسنده : ولی کالجی
  • منبع : اعتماد
  • 605 بازدید

برچسب ها