تاریخ : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 16 شوال 1445 Wednesday, 24 April , 2024

سندرُم پسا قره‌باغ: چرا اختلاف بین تهران و باکو حل نخواهد شد؟

  • ۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۱
سندرُم پسا قره‌باغ: چرا اختلاف بین تهران و باکو حل نخواهد شد؟
تحولات روزهای اخیر، اختلافات بین ایران و جمهوری آذربایجان را به سطح جدیدی رسانده است. در دهه ۲۰۱۰ میلادی به نظر می رسید که باکو و تهران، پس از سال‌ها بی‌اعتمادی نسبت به یکدیگر، سرانجام زمینه‌ای برای همکاری کامل پیدا کرده‌اند. با وجود این، جنگ اخیر در قره‌باغ هم توازن قدرت در منطقه و هم موضع طرف آذربایجانی را تغییر داد.

نیکیتا سماگین، خبرنگار خبرگزاری ایتارتاس در تهران

دلیل اولیه تشدید فعلی در روابط، تلاش‌های جمهوری آذربایجان برای مختل کردن ارتباط مستقیم ایران با ارمنستان بود. با این حال، مجموعه مشکلات تنها به این موضوع محدود نمی شود. تهران از حضور اسرائیل در جمهوری آذربایجان و تقویت ترکیه در منطقه نیز نگران است. باکو هم به نقش تغییر یافته خود پی برده و مایل نیست منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در نظر بگیرد.

اسرائیل در حال پیش‌روی است
توسعه روابط تل آویو-باکو، تهران را به شدت نگران می‌کند. پیش از هر چیز، طرف ایرانی از ایجاد پایگاه دشمن دائمی خود -درست در مرز شمال غربی ایران- بیم دارد. برخی کارشناسان ایرانی اعلام کرد‌ه‌اند که اسناد هسته‌ای بایگانی شده ایران که در سال ۲۰۱۸ توسط بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر دولت یهود افشاء شد، به دست نیروهای ویژه اسرائیل با وساطت طرف آذربایجانی به سرقت رفته بودند.

تا حد زیادی تلاش‌های اسرائیل برای نزدیک شدن به خاک ایران، دکترین دفاع رو به جلو خود تهران را منعکس می کند. این نظریه متضمن مبارزه با تهدیدهایی ناشی از «حاشیه دور» و بدین ترتیب دورتر کردن رویارویی از مرزهای خود می‌باشد. بدین منظور نیروهای ایرانی در تلاشند تا به خاک اسرائیل نزدیک شوند که در این امر تا زیادی به ویژه در سوریه موفق شده اند.

مسئله دیگر این است که تهران این کار را برای از بین بردن نابرابری فرصت‌ها انجام می دهد. نیروهای اسرائیلی به طور مرتب عملیات ویژه‌ای در ایران انجام می‌دهند. در سالهای اخیر برخی حملات سایبری علیه تأسیسات هسته ای ایران که توسط سرویس های ویژه اسرائیل سازماندهی شده‌اند که مشهورترین آنها ویروس “استاکس‌نت” بود. در سال ۲۰۱۰ اقدامات اسرائیل منجر به انهدام حدود هزار سانتریفیوژ در تأسیسات هسته‌ای نطنز شد. علاوه بر این، شکی نیست که دو انفجار در همین تأسیسات در ژوئیه ۲۰۲۰ و آوریل ۲۰۲۱ و همچنین ترور محسن فخری‌زاده -فیزیکدان برجسته ایرانی- در نوامبر ۲۰۲۰ از طرف سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل انجام شده‌اند. تهران قادر به انجام چنین کاری در خاک اسرائیل نبوده است.

در عین حال، نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان تنها یکی از عناصر یک فرایند بزرگتر است. اسرائیل حالا در امارات و بحرین هم که روابط خود را با اسرائیل با «پیمان ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ عادی کرده اند، حضور دارد. همکاری طرف اسرائیلی با مقامات کُرد در منطقه خودمختار کردستان عراق (که دارای مرز زمینی با جمهوری اسلامی است) نیز واضح است.

اسرائیل هرگز در تاریخ خود اینقدر روابط دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی-اطلاعاتی با کشورهای هم مرز با ایران نداشته است.

تهران به وضوح فشار رو به رشد تل آویو را که در حال حاضر از جهات مختلف به مرز ایران نزدیک شده است، احساس می‌کند. این سطحی جدید از تهدید علیه طرف ایرانی است. ایران از آنچه در حال رخداد است، بسیار خشمگین شده اما به نظر می رسد هنوز یک استراتژی واکنش برای خنثی سازی این تهدیدها تدوین نکرده است. بنابراین، در حال حاضر جمهوری اسلامی به هشدارهای شدید به همسایگان خود اکتفا می‌کند.

تا آنجا که به جمهوری آذربایجان مربوط می‌شود، به نظر می رسد که این کشور تصمیم خود را گرفته است؛ تعامل جدی و بلندمدت با اسرائیل. علاوه بر این، پس از پیروزی در جنگ اخیر در قره‌باغ، باکو اطمینان بیش از حدی به قدرت نظامی خود دارد، بنابرین تصور می کند که کسی نمی‌تواند به او بگوید با چه کشورهایی باید همکاری کند.

اهمیت ارمنستان
انزوای شدید تهران در عرصه بین المللی تازگی ندارد و در سال‌های اخیر به دلیل سیاست فشار حداکثری ایالات متحده شدت گرفته است. در شرایط مذکور، ایران تمایلی جدی به یافتن راه حلی به منظور غلبه بر این محدودیت‌ها دارد. ارمنستان که خودش در محاصره جزئی قرار دارد، یکی از این گزینه‌ها است.

طرف ارمنی شریک اقتصادی ارزشمندی برای ایران است. در پایان سال ۲۰۲۰ مبادلات تجاری بین این دو کشور‌ به ۴۰۰ میلیون دلار رسید. البته، این میزان در مقیاس ملی ممکن است ناچیز به نظر برسد. ولی با این حال، مهم است که ۳۱۵ میلیون دلار آن صادرات از ایران بود. تهران محصولات غذایی و صنعتی و همچنین محصولات نفتی و گازی به ارمنستان صادر می کند.

بعلاوه، در این راستا چشم انداز جداگانه‌ای در ارتباط با امضای توافقنامه ایجاد منطقه آزاد تجاری ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۱۸ به وجود آمد. ارمنستان تنها کشور اتحادیه اوراسیا است که با جمهوری اسلامی هم مرز است. به طور بالقوه، این کشور می تواند به نقطه صادرات کالاهای ایرانی به بازارهای بین المللی تبدیل شود.

علاوه بر این، خاک ارمنستان یک مسیر جایگزین برای کریدور حمل و نقل «شمال-جنوب» است. جمهوری آذربایجان همچنان شرکت کننده اصلی این پروژه در قفقاز است. ولیکن، با توجه به افزایش تنش بین باکو و تهران، طرف ایرانی به وضوح نمی خواهد تنها جایگزینش برای این مسیر ترانزیت مهم را از دست بدهد.

جمهوری آذربایجان به نوبه خود مایل به توقف کامل تجارت بین ایران و ارمنستان است. برای تهران، که در حال حاضر در شرایط اقتصادی سختی قرار دارد، این رویکرد کاملاً غیرقابل قبول به نظر می رسد. تعجب‌آور نیست که اظهارات باکو در مورد آمادگی خود برای ایجاد کریدور به جمهوری نخجوان و در نتیجه تحت کنترل گرفتن مرزهای ایران و ارمنستان باعث اعتراض شدید طرف ایرانی شد.

تنش خطرناک!
با وجود همه لفاظی های شدید و تمرینات نظامی در دو طرف مرز، تعمیق درگیری بین آذربایجان و ایران خطرات زیادی را برای هر دو کشور به همراه دارد. اقدامات نظامی کاملا مستثنی است. برای دو کشور، این یک واقعیت کاملاً غیرقابل تحمل با پیامدهای بسیار منفی است.

یک نسخه ترکیبی رویارویی از نظر تئوری ممکن است، اما خطرات خیلی زیادی نیز به همراه دارد. ایران تجربه بسیاری در ایجاد ساختارهای مسلح متحد در سایر کشورها دارد. در نگاه اول ممکن است جمعیت شیعه آذربایجانی زمینه مناسبی برای چنین استراتژی به نظر برسد.

با این حال، هویت ملی در آذربایجان بسیار قوی تر از هویت مذهبی است و این عامل در ارتباط با موج میهن پرستی در زمینه پیروزی های اخیر در قره باغ، حتی بیشتر تشدید شده است. علاوه بر این، تهران حضور نیابتی خود را تنها در کشورهایی ایجاد می کند که خلاء آشکار قدرت متمرکز وجود دارد. آذربایجان امروزی اصلاً شبیه یک دولت شکست خورده مانند عراق یا لبنان نیست. تهران نمی تواند درک کند که بعید است بتوان چیزی شبیه به الحشد الشعبی یا جنبش حزب الله در خاک همسایه آذربایجانی خود ایجاد کند.

در عین حال، رویارویی ترکیبی نیز هیچ چیز خوبی برای آذربایجان به همراه نخواهد داشت. مردم باکو دوست دارند یادآوری کنند که بخش قابل توجهی از مردم ایران، آذربایجانی ها هستند. می توان با هزینه حرکت ملی در جمهوری اسلامی تنش ایجاد کرد، اما این عامل نیز نباید مبالغه شود. اکثر آذربایجانی های ایرانی هیچ گونه ارتباطی با جمهوری آذربایجان احساس نمی کنند. هویت ملی ایرانی بر قومیت غلبه دارد.

برای ایجاد کانون بی ثباتی، جمع آوری میلیون ها نفر ضروری نیست، بلکه چندین هزار نفر کافی است. با وجود این، حتی در این مورد، همه چیز چندان ساده نیست. مردم ایران به زندگی نسبتاً آرام عادت کرده اند. با وجود همه مشکلات اقتصادی، حداقل ۳۰ سال است که هیچ اقدام نظامی در اینجا انجام نشده است. شکلگیری کانون بی ثباتی منجر به صدها هزار پناهنده می شود. در این صورت، مسیر طبیعی آذربایجانی های ایرانی کشوری همسایه خواهد بود که به یک زبان صحبت می کند. بعید به نظر می رسد که باکو از هزاران مهاجر تازه وارد که از نظر فرهنگی تفاوت زیادی با ساکنان آن کشور دارند، استقبال کنند.

علاوه بر این، طیف وسیعی از عوامل اقتصادی وجود دارد. در سال های اخیر، باکو و تهران به سطح خوبی از همکاری رسیده و امیدوار به توسعه آن هستند. هرگونه تشدید جدی، بر روی این برنامه ها خط بطلان می کشد.

دور باطل

هر دو کشور نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از تبدیل تنش های موجود به رویارویی آشکار، خواهند کرد. اما مشکل این است که تضادهای اساسی بین طرفین نیز به جایی نمی رسد.

از یک طرف، باکو در مورد انتخاب متحدان تصمیم گرفته است. تقویت ترکیه کمتر از حضور اسرائیل ایران را نگران می کند، اما این عامل مهمی برای طرف ایرانی است. علاوه بر این، ایران مجبور نیست انتخاب کند که در قفقاز باید با آنکارا و تل آویو برخورد نماید.

جاه طلبی های افزایش یافته جمهوری آذربایجان همچنان به فشار آوردن مقامات این کشور به مانع شدن روابط ایران با ارمنستان ادامه خواهد داد. در اینجا نباید عامل جامعه آذربایجان را از دست داد، که با الهام از موفقیت های اخیر، فشار قابل توجهی بر تصمیم گیری در باکو وارد می کند.

ایران نیز به نوبه خود به اصرار بر منافع ملی خود ادامه خواهد داد. از دیدگاه تهران، طرف آذربایجانی در جنگ گذشته در قره باغ نتایج بسیار زیادی دریافت کرده است و جمهوری اسلامی در مورد نتایج آن اختلاف نظر نخواهد داشت. علاوه بر این، ایران در حال حاضر در شرایط سختی قرار دارد، بنابراین نباید قصد عقب نشینی داشت.

یک مصالحه احتمالی می تواند امتناع آذربایجان از ایده ایجاد کریدور متصل کننده آن به نخجوان باشد. علاوه بر این، ممکن است که روسیه با راه حل نظامی این موضوع مخالفت کند. وزارت خارجه ایران پیش از این از مسکو خواسته است موضع خود را در مورد تغییر احتمالی مرزها در منطقه اعلام کند. اگر باکو نیز در واقع حق ایران برای تجارت با ارمنستان را به چالش نکشد، تهران ممکن است میزان انتقادات خود را در مورد موضوع حضور اسرائیل کاهش دهد.

با این حال، سازش در این مورد باید منحصراً از طرف آذربایجان باشد. در مقابل، ایران به سختی می تواند چیزی ارزشمند ارائه دهد. باکو که از جنگ اخیر پیروز شده بود، بعید است به این سادگی با چنین سناریویی موافقت کند.

در هر صورت، سطح مشخصی از تنش بین طرف های ایرانی و آذربایجانی در آینده نزدیک باقی خواهد ماند. در عین حال، ملاحظات منطقی هر دو طرف باید شرایط را از رویارویی واقعی باز دارد.

منبع
*ترجمه شده توسط قفقاز نیوز

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=3051
  • نویسنده : نیکیتا اسماگین
  • 1114 بازدید

برچسب ها