تاریخ : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 16 شوال 1445 Wednesday, 24 April , 2024
همکاری مسکو و پکن برای مقابله با آمریکا به اقیانوس‌ها کشیده می شود؟

شراکت راهبردی روسیه و چین: از قاره‌ای به دریایی

  • ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ - ۶:۴۳
شراکت راهبردی روسیه و چین: از قاره‌ای به دریایی
مفهوم همکاری راهبردی دریایی هنوز در شراکت راهبردی روسیه و چین شکل نگرفته است. این موضوع در تاریخ روابط دو کشور چندان اهمیت نداشته اما نبود آن در شرایط فعلی و آینده، به چشم می‌آید.

ژائو هواشنگ، استاد انستیتیو مطالعات بین الملل در دانشگاه فودان شانگهای

شراکت راهبردی روسیه و چین در تئوری می تواند همه حوزه ها را در بر گیرد؛ در واقع اما اینگونه نیست که همکاری این دو کشور در همه زمینه ها به سطحی راهبردی رسیده باشد. به همین دلیل است که پیش کشیدن موضوع همکاری راهبردی دریایی در روابط مسکو و پکن، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. 

همکاری منطقه ای و بین المللی بین چین و روسیه به طور تاریخی در عرصه قاره اوراسیا بوده است. هر دو، کشورهایی وسیع هستند که در طول اوراسیا کشیده شده اند. همسایه اند و به لحاظ جغرافیایی به همدیگر متصل هستند. اصلی ترین پروژه های همکاری مشترک روسیه و چین همچون سازمان همکاری شانگهای، ارتباط بین طرح کمربند جاده و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و “شراکت اوراسیای بزرگتر” همگی به قاره اوراسیا مرتبط بوده و در آن جریان دارند. 

روسیه و چین به طور تاریخی به عنوان کشورهای قاره ای شناخته می شوند، در همسایگی اقیانوس ها قرار دارند و سواحلی طولانی دارند. به همین دلیل خود را کشورهایی دریایی به شمار آورده و می خواهند به قدرت های اقیانوسی تبدیل شوند. دولت چین از دهه ۹۰ میلادی اسنادی سیاسی را برای توسعه دریایی به عرصه عمل در آورده است. تبدیل چین به یک قدرت دریایی یکی از راهبردهای مهم پکن است. چین در عرصه بین المللی ابتکار ایجاد جاده ابریشم دریایی را در سال ۲۰۱۳ معرفی نمود. روسیه هم در سال ۲۰۰۱ میلادی، دکترین دریایی دولت روسیه ۲۰۲۰ را معرفی کرده بود که شامل توسعه منابع دریایی جهان، حفاظت از منافع دریایی روسیه و تحکیم جایگاه آن در میان قدرت های دریایی جهان بود. 

چین و روسیه همکاری مرتبط با اقیانوس ها هم داشته اند. برای مثال همکاری “آرکتیک”، ایجاد جاده ابریشم دریایی، رزمایش های مشترک نظامی در اقیانوس آرام، هند، آتلانتیک و مدیترانه، پرواز مشترک هواپیماها در دریای ژاپن و غیره. در عین حال، در میان نخبگان دانشگاهی مباحثی در خصوص لزوم تقویت همکاری روسیه و چین در عرصه دریایی وجود دارد. البته، هنوز مفهومی دقیق برای شکل دهی این همکاری راهبردی وجود ندارد. 

چین و روسیه می بایست در چارچوب “همکاری راهبردی چین-روسیه” مفهوم همکاری راهبردی دریایی را هم شکل دهند که هم برای همکاری عملی دو طرف مهم است و هم برای توسعه بلند مدت روابط دوجانبه. شراکت راهبردی دریایی با همکاری راهبردی دریایی یکی نیست. همکاری راهبردی به نوعی خاص از همکاری اشاره دارد، اما شراکت راهبردی به وضعیتی اشاره دارد که دو طرف همدیگر را به عنوان شریک راهبردی به رسمیت می شناسند. مفهوم شراکت راهبردی دریایی، یک چارچوب همکاری کلی را فراهم آورده و همکاری قاره ای و اقیانوسی را با هم یکپارچه می کند. این اقدامات، فضای بیشتری برای ارتقای همکاری راهبردی میان دو کشور فراهم می آورند. 

چین و روسیه شرایط و امکانات لازم را برای شکل دهی یک شراکت راهبردی دریایی دارند. هر دو منافعی دارند که در عرصه دریایی هم‌پوشانی پیدا می کنند. البته ممکن است منافع دو کشور در برخی زمینه ها هم متناقض باشد، اما هیچ تناقض جدی وجود ندارد. دو کشور به صورت سیاسی روابطی در سطح بالا دارند، که بنیان لازم برای ایجاد چارچوب مورد اشاره به شمار می رود. هر دو کشور هم توسعه دریایی را یکی از مهمترین راهبردهای سیاسی خود به شمار می آورند. چین به لحاظ تاریخی در مجاورت اقیانوس آرام و هند قرار دارد و روسیه هم نه تنها در کنار اقیانوس شمالی است، بلکه در نزدیکی آتلانتیک هم قرار دارد. خطوط دریایی روسیه و چین به هم پیوسته هستند تا این دو بتوانند یک “خط سلسه‌وار اقیانوسی ایجاد کنند”.

همکاری دریایی، ادامه‌ی طبیعی همکاری قاره ای پکن و مسکو است. هر دو کشور هم در عرصه های مختلف دریایی، ساختارهایی دارند که مکمل یکدیگرند. به این ترتیب می توانند از امکانات همدیگر برای توسعه قابیلت های دریایی خود استفاده کرده و به منافع بیشتری دست یابند. مشخص است که تقاطع‌های دریایی بیشتر و بیشتری بیندو کشور شکل خواهد گرفت و به این ترتیب، فضای بیشتری برای همکاری هم به وجود خواهد آمد. این موضوع، پتانسیل مورد نیاز برای توسعه عمیق شراکت راهبردی روسیه و چین را شکل می دهد. 

قرن ۲۱ میلادی، قرن اقیانوس هاست. اقیانوس ها، به ویژه آرام، هند و شمالی دارند به نقطه ثقل سیاسی، اقتصادی و امنیتی در جهان تبدیل می شوند.  مناطق اقیانوس های آرام و هند، محل قرار گیری چهار کشور از ۶ کشور برتر اقتصادی جهان هستند: ایالات متحده، چین، ژاپن و هند. منطقه اقیانوس شمالی هم دارد به یک کانون جدید برای سیاست، امنیت و اکتشافات انرژی تبدیل می شود. مناطق اقیانوسی، تا حد زیادی توزیع قدرت بین المللی و توسعه جهان در آینده را تعیین می کنند. کاملا مشخص است که همکاری روسیه و چین در این عرصه، باعث تقویت منافع ملی هر دو می شود، در حالیکه هر یک به صورت جداگانه این امکان را ندارند. 

نکته مهم این است که شراکت راهبردی روسیه و چین در عرصه دریایی، با هدف مقابله با هیچ کشوری نیست و تنها برای تسهیل توسعه هر دو کشور برقرار می شود. 

کارکردهای اصلی شراکت راهبردی دریایی روسیه و چین این است که فضای توسعه قابلیت های دو کشور در اقیانوس ها را افزایش می دهد، جایگاه بین المللی آنها را تقویت می کند، اثرگذاری آنها در امور دریایی را بالا می برد و امنیت منافع و دریانوردی آنها را بیشتر می کند. این امر همچنین، پایه ای قوی برای ارتباطات دریایی بین دو کشور فراهم می آورد و باعث می شود به منافع و امنیت دریایی یکدیگر احترام بگذارند تا کانالی سازنده و مکانیسمی مهم برای حل و فصل مشکلات احتمالی و تناقضات طرفین به وجود آید. 

شراکت راهبردی دریایی شامل موارد زیر است:- توسعه منابع؛- حفاظت از محیط زیست؛- تحقیقات مشترک؛- نوآوری های علمی و فناوری؛- همکاری در حوزه انرژی؛- ساخت زیرساخت ها؛- ایجاد کانال آبی جدید؛- مبارزه علیه دزدی دریایی و تروریسم؛- تامین امنیت حمل و نقل دریایی بین المللی؛- همکاری امنیتی و راهبردی دریایی در زمینه نظامی؛- حفظ رژیم دریایی بین المللی که با نظم جهانی مطابقت دارد.

البته شراکت راهبردی دریایی میان روسیه و چین می تواند ماهیتی باز داشته باشد، یعنی علاوه بر توسعه همکاری های دوجانبه، حوزه همکاری در آن می تواند بزرگتر و وسیع تر شود. دو کشور برای ارتقای شراکت راهبردی دریایی خود، می توانند یک دستور کار و مکانیسم ویژه تعیین کنند. 

در حال حاضر، اصلی ترین مقوله ها در شراکت راهبردی دریایی روسیه و چین شامل موارد زیر است:- همکاری در اقیانوس منجمد شمالی و ایجاد جاده ابریشم جدید بر روی یخ؛- حفاظت و ساخت یک رژیم دریایی بین المللی؛- امنیت راهبردی دریایی و همکاری نظامی؛- توسعه همکاری در منطقه اقیانوس هند.

اقیانوس منجمد شمالی جایی است که بیشترین میزان همکاری اقتصادی دریایی میان روسیه و چین در آن متمرکز است و پتانسیل زیادی برای همکاری اقتصادی بیشتر هم دارد. همچنین در همین منطقه است که روسیه و چین در پی ایجاد جاده ابریشم جدید روی یخ هستند.

مسئله گرمایش جهانی، بازه زمانی حمل و نقل دریایی در اقیانوس منجمد را افزایش می دهد و این موضوع، همکاری چین و روسیه در استفاده از کانال شمالی را خود به خود تقویت می کند. این موضوع ممکن است ساختار اساسی مسیرهای دریانوردی بین المللی را هم تغییر دهد که پکن و مسکو از این تغییر هم نفع می برند. 

روسیه یک کشور شمالی است اما چین نیمه شمالی به شمار می رود. روسیه نگرانی هایی هم درباره مداخلات رو به افزایش چین در منطقه شمالی دارد. اما چین در دو موضوعی که روسیه نسبت به آنها نگرانی دارد، تهدیدی برای منافع مسکو نیست: امنیت نظامی و مناقشات ارضی. 

رژیم دریانوردی بخش بسیار مهمی از نظم جهانی بین المللی است و اهمیت آن رو به افزایش است. همانطور که نظم بین المللی در حال حاضر نابسامان است، رژیم دریانوردی بین المللی هم دچار هرج و مرج شده است. ایجاد و حفظ یک نظم دریانوردی بین المللی، یک اساس مهم برای ایجاد نظم جدید ج هانی در آینده است. چین و روسیه در این عرصه قواعد اساسی مشترکی دارند که از مواضع سیاسی نزدیک یا مشابه آنها مبنی بر ایجاد نظم نوین جهانی سرچشمه می گیرد.  نکته مهم در این موضوع این است که هر دو کشور به یکپارچگی ارضی و حاکمیت ملی و همچنین حل و فصل مناقشات دریایی بر اساس روش های صلح آمیز و بر مبنای منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی احترام می گذارند. 

همکاری نظامی و امنیتی، بخشی مهم از شراکت راهبردی دریایی روسیه و چین است. هر دو کشور شاهد تهدیدهای جدی امنیتی از سوی دریاها هستند که برخی از آنها از یک منبع مشخص و مشترک هم هستند. با توجه به شرایط حاضر، این تهدیدات دراز مدت و بسیار جدی هستند. همکاری نظامی دریایی بین مسکو و پکن می تواند قابلیت های دفاعی هر دو کشور را افزایش داده و به صورتی کاربردی تر از منافع آنها حفاظت کند. البته شراکت راهبردی دریایی به این معنی نیست که روسیه و چین در صورت بروز درگیری نظامی برای هر یک از آنها، دوشادوش هم خواهند بود، اما حداقل به “دوست” ماندن آنها کمک کرده و فهم و حتی حمایت سیاسی را در چنین شرایطی فراهم می آورد. 

منطقه اقیانوس هند نه تنها به دلیل اهمیت دریانوردی آن، بلکه به دلیل “راهبرد دریایی هند-اقیانوسیه” ایالات متحده اهمیت بسیار زیادی در شراکت راهبردی دریایی روسیه و چین دارد. این راهبرد آمریکایی ها، سه کشور مهم دیگر در این مناطق یعنی ژاپن، هند و استرالیا را هم شامل می شود. این چهار کشور در چارچوب این راهبرد سعی می کنند چارچوب همکاری فراگیری از جمله در حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، علمی و فناوری، محیط زیست، بهداشت عمومی و ساخت زیرساخت ها در منطقه این دو اقیانوس،ایجاد کنند. شکل گیری چنین چارچوبی می تواند تاثیری غیر سازنده بر مکانیزم های چندجانبه موجود در منطقه آسیا اقیانوسیه داشته باشد. این چارچوب همچنین به آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند اجازه می دهد تا مکانیزمی برتر در امور اقیانوس های هند و آرام داشته باشند. 

هیچ تردیدی نیست که هدف اصلی این راهبرد آمریکایی ها، چیناست و این را هم پنهان نمی کنند. در این شرایط این پرسش مهم پیش می اید که آیا چین و روسیه می توانند به صورت مشترک به این مسئله رسیدگی کنند؟ با توجه به ماهیت و گستره ی راهبرد هند-اقیانوسیه، هم مسکو و هم پکن با آن مخالف هستند. البته از آنجایی که هدف اصلی این راهبرد، چین است، احساس و واکنش روسیه نسبت به آن کمتر است. 

روسیه نوعی حس غریزی بیگانگی نسبت به این راهبرد آمریکایی دارد و نسبت به آنها مردد و مخالف است. یکی از دلایل این مخالفت این است که مسکو متوجه شده که چنین راهبردی همچنین چالشی راهبردی برای روسیه است و بر موضع این کشور در منطقه اقیانوسیه، اقیانوس هند و اوراسیا تاثیری منفی گذاشته و ممکن است منافعش را در این مناطق به خطر بیندازد. 

روسیه و چین می توانند در ارتباط با راهبرد هند-اقیانوسیه آمریکا، به صورت هماهنگ گام بردارند. از نگاه راهبردی کلان، همکاری روسیه و چین در اقیانوس هند برای کاهش فشار راهبردی علیهروسیه مفید است و به همین دلیل با راهبردهای کلان کرملین مطابقت دارد. بعلاوه، حتی اگر روسیه به صورت کلی از مقابله با راهبرد آمریکایی ها خودداری کند، از فشار واشنگتن بر آنها کاسته نمی شود، بلکه فقط موضع راهبردی آمریکا را فعال تر، و روسیه را منفعل تر می کند. بنابراین، این یک انتخاب راهبردی منطقی برای روسیه و چین است تا به صورت مشترک با طرحآمریکایی هند-اقیانوسیه مقابله کنند. 

واکنش روسیه و چین به راهبرد هند-اقیانوسیه به صورت تلافی جویانه نیست، بلکه دو کشور همکاری شان در منطقه اقیانوس هند را افزایش می دهند. به عبارت دیگر، بهترین راه برای واکنش روسیه و چین این نیست که با آن راهبرد مقابله کنند، بلکه باید قابلیت های خود را به صورت مشترک در اقیانوس هند افزایش دهند. هرچند ماهیت راهبرد هند-اقیانوسیه، مقابله با چین و روسیه است، اما این دلیل کافی نیست که مسکو و پکن آن را نپذیرند. باید توجه داشت که با توسعه جهانی سازی، راحت تر شدت حمل و نقل و ارتباطات و گسترش حجم همکاری های منطقه ای، عادی است که مناطق اقیانوس هند و اقیانوسیه به لحاظ اقتصادی، سیاسی و امنیتی نزدیک تر شوند. چین و روسیه هم نباید تنها به این دلیل که راهبرد هند-اقیانوسیه یک طرح آمریکایی است با آن مقابله کنند. بلکه نباید اجازه دهند که به یک حق اختصاصی برای آمریکا تبدیل شود و خود هم از آن بهره ببرند. چین و روسیه می توانند طرح هند-اقیانوسیه خود را داشته باشند و در عین حال تحت این راهبرد آمریکایی هم همکاری کنند.

همکاری بین چین و روسیه در اقیانوس هند شرایط منفعت زای خودش را دارد. روسیه و چین همکاری های خوبی با کشورهای این منطقه دارند. هند و پاکستان اعضای سازمان همکاری شانگهای هستند. چین و روسیه مکانیزم های گفتگوی سه جانبه زیادی با کشورهای این منطقه شکل داده اند از جمله “چین-روسیه-هند” و “چین-روسیه-ایران”. هر دو کشور همکاری سطح بالایی با “آسه‌آن” و پاکستان داشته و  کریدورهای حمل و نقلی دارند که به اقیانوس هند ختم می شوند. هرچند حضور روسیه در اقیانوس هند به گستردگی چین نیست، اما همکاری نظامی نزدیکی با کشورهای این منطقه از جمله هند، پاکستان، ایران و برخی کشورهای جنوب شرقی آسیا و آفریقا دارد. باید توجه داشت که چین و روسیه هر یک مهمترین چارچوب های ارتباط با منطقه اقیانوس هند را هم دارند؛ همان جاده ابریشم جدید چینی و طرح “شراکت اوراسیای بزرگتر”. پس مسکو و پکن با توجه به همه این فرمت ها، می توانند همکاری گسترده ای در اقیانوس هند شکل داده و مناسبات نزدیک تری با کشورهای این منطقه داشته باشند که بهترین راه برای دو کشور است تا به صورت مشترک به طرح راهبرد هند-اقیانوسیه آمریکایی ها، واکنش نشان دهند.

منبع

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=2538
  • نویسنده : ژائو هواشنگ
  • منبع : ایراس
  • 1272 بازدید

برچسب ها